ویژه امام زمان(عج) ارسال کد به 8989
30589 گل نرگس1
30588 گل نرگس2
30587 سیدی مولا یابن الحسن
30567 آخرین ولیعهد خدا
30566 جمکران
30565 ابا صالح
30563 روزای جمعه
30506 قاصد غروب جمعه
30537 جمعه ها
30534 عصر حضور
30532 کوچه باغ دل
30530 میلاد گل
30529 موعود
30527 صاحب الزمان عج
30525 آخرین امید(بی کلام)
30524 آخرین امید
30522 امام زمان عج 1
30521 دعای توسل به امام زمان عج
30520 دعای ندبه کجاست خونخواه شهید کربلا
30518 شاید این جمعه بیاید
30517 فرازی از ندای آل یاسین
30516 دیدن روی ماه تو
30514 مناجات جمعه آذری
30513 دعای عهد
30512 عزیز فاطمه
30510 گل هستی
30509 امام زمان عج
30507 آقا بیا
30508 امام زمان عج
30564 ای گل نرگس بیا
30586 سایتون سنگینه
30511 یا بن الحسن مولا
30515 دعای فرج امام زمان عجل الله
30526 عطر نرگس
30528 انتظار
http://www.tebyan12.net
ویزه امام رضا(ع)
30296
ای حرمت
علی محمد کریمخانی
http://mypishvaz.ir
ویژه رهبر
30368 |
اقتدار ملی |
30369 |
احتیاج به چند چیز |
30370 |
قرن اسلام |
30371 |
خودسازی جوانان |
30373 |
پیشرفت |
30374 |
تولید ملی http://hazratemamkhamenei.blogfa.com |
مرحوم آیت الله العظمی ‘محمدتقی بهجت’ که دوای دردها را در دعای تعجیل در ظهور امام زمان(عج) می دانست، فرمود: مهمتر از دعا برای تعجیل در ظهور حضرت مهدی(عج)، دعا برای بقای ایمان و ثابت قدم بودن در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور اوست.
امروز جمعه – ۲۷ اردیبهشت ماه – مصادف با چهارمین سالگرد عروج ملکوتی
عارف وارسته و سالک الی الله آیت الله بهجت است؛ فقیهی که عمر خود را برای
تبلیغ معارف دینی و هدایت عابدان و رهپویان حقیقت صرف کرد.
به اعتقاد این مرجع تقلید، اگر برای فرج دعا می کنید، نشانه آن است که هنوز
ایمانتان پا برجاست، زیرا در آخرالزمان گرفتاری اهل ایمان خیلی سخت می
شود.
وی با بیان اینکه ‘سبب غیبت امام زمان(عج) خود ما هستیم’ به روایتی اشاره
کرده و فرمود: بیشتر کسانی که اعتقاد به امامت آن حضرت دارند، او را انکار
می کنند. یعنی بیشتر مردم از اعتقاد و ایمان به امامت برمی گردند.
به همین علت این عارف وارسته به نقل از ائمه معصومین(ع) سفارش کردند تا این
دعای فرج را که دعای تثبیت در دین است، بخوانیم ‘یا الله یا رحمن یا رحیم
یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک’ ای خدا، ای رحمت گستر، ای مهربان، ای
زیر و رو کننده دل ها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان. یعنی آن مرتبه
ای از ایمان را که به من منت نهادی، حفظ کن، نه این که مسلمان باشد و به
همان باقی باشد، چون این معنا، تثبیت در دین نیست.
آیت الله بهجت افزود: این توسلات، عزاداری ها، سوگواری ها و زیارت قبور اهل
بیت(ع) علامت آن است که اهل ایمان به آنها اتصال و الصاق دارند و هنوز از
آنها منحرف نشده اند، از این رو کفار و دست نشانده های آنها دستور داشتند
که بین مسلمانان و قرآن ـ تا چه برسد به مساجد و تکایا و مجالس عزا و روضه
خوانی ـ جدایی بیاندازند. زیرا همه اینها ضد خواسته های سلاطین جور بود،
لذا فرمان نابودی قبور یا تعطیلی مجالس روضه خوانی را دادند.
این مرجع تقلید در پاسخ به این سووال که ‘چرا به امام زمان دسترسی نداریم’
فرمود: چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستید و او به همین از ما
راضی است، زیرا طبق حدیث پرهیزکارترین مردم، کسی است که از کارهای حرام
بپرهیزد. بنابراین ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن
حضرت است.
ایشان در جایی دیگر فرمودند: ما باید انتظار فرج حضرت غائب(عج) را داشته
باشیم و فرجش را فرج عموم بدانیم و در هر وقت و هر حال باید منتظر باشیم
ولی آیا می شود انتظار فرج آن حضرت را بدون مقدمات و تحمل ابتلائاتی که
برای اهل ایمان پیش می آید، داشته باشیم؟ با این حال، چه اشکالی دارد که
تعجیل فرج آن حضرت را با عافیت بخواهیم. یعنی این که بخواهیم بیش از این
بلاها، که تا به حال بر سر مومنین آمده، بلای دیگری نبینند.
این استاد اخلاق همچنین فرمود: دعای تعجیل در فرج، دوای دردهای ما است و در
روایت است که در آخرالزمان همه هلاک می شوند، مگر کسانی که برای (تعجیل)
فرج دعا کنند. ائمه ما با این بیان، خیلی به اهل ایمان و شیعیان عنایت کرده
اند تا خود را بشناسند.
آیت الله بهجت در کلامی دیگر توسل به امام زمان(عج) را از این جهت مهم دانستند که آن حضرت مجری امور در این زمان هستند.
این فقیه و استاد وارسته فرمود: اهل بیت(ع) همه، نور واحد هستند. لذا انسان
به هر کدام متوسل شود، از دیگری جواب می گیرد. البته مصححی در کار است.
همچنان که از حضرت رسول(ص) حاجت خواسته اند و ایشان به حضرت امیر(ع) و آن
حضرت به امام حسن(ع) تا امام زمان(عج) حواله داده اند. زیرا، مجری امور در
این زمان، آن حضرت است.
از طرف دیگر این مرجع تقلید به تبیین ضرورت ملازمت قرآن و اهل بیت پرداخته و
فرمودند: وای بر ما از آن روزی که قرآن یا عترت را از ما بگیرند. گرفتن هر
کدام گرفتن دیگری هم هست. زیرا این دو از هم جدا نمی شوند تا اینکه در
کنار حوض کوثر بر پیامبر(ص) وارد شوند. تنها کسانی از حوض خواهند نوشید که
با قرآن و عترت باشند.
آیت الله بهجت برای معرفت یافتن به نورانیت ائمه اطهار(ع) به مردم سفارش
کردند تا بعد از نمازهای خود این دعا را بخوانند: اللهم عرفنی نفسک … یعنی
پروردگارا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، نمی توانم
پیغمبرت را بشناسم.
پروردگارا! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، نمی توانم حجت تو را بشناسم.
پروردگارا! حجت خود را به من بشناسان که اگر حجت خود را به من نشناسانی، دین خود را از دست می دهم و گمراه خواهم شد.
هرچند چهار سال است که سایه رهنمودها و کرامات این استاد اخلاق از سر
دوستداران اهل بیت(ع) و حق طلبان مسیر رشد و سعادت می گذرد ولی هنوز شعاع
هدایت های معنوی این مرجع تقلید بر بلندای دل شیفتگان معارف الهی می تابد.
حجت الاسلام ‘محمد روحی’ که ۲۷ سال افتخار شاگردی این معلم اخلاق را داشته،
در این زمینه می گوید: هدایت معنوی آیت الله بهجت، نه تنها قطع نشده، بلکه
بیشتر هم شده است.
وی می افزاید: هدایت ایشان در خواب و بیداری ادامه دارد ولی این مساله به
این معنا نیست که هر شخصی خوابی دید؛ بگوید که آن خواب صحیح است و کسانی که
اهل عمل باشند و به آموزه های او عمل کنند، بطور قطع مورد راهنمایی و
هدایت قرار می گیرند.
البته به گفته این شاگرد آیت الله بهجت، نباید به خواب و مشاهده اعتنا کرد و
ملاک در این زمینه، اعمال و رفتار ماست و به همین دلیل آیت الله بهجت
تاکید داشت که ‘عمل خودتان را درست کنید.’
هرچند کرامت های آیت الله بهجت همچنان در زندگی سالکان کوی دوست همچنان
ادامه دارد ولی برخی معتقدند که بایستی کرامت های عارفان را رمزگشایی کرد و
در زندگی آن را سرمشق قرار داد.
حجت الاسلام ‘محمد عمومی’ از شاگردان آیت الله بهجت می گوید: بیان کرامت
های عارفان بسیار شیرین است و گاهی باعث تقویت ایمان انسان می شود اما باید
این کرامت ها را رمزگشایی کرد و در زندگی سرمشق قرار داد.
وی می افزاید: برخی افراد ممکن است برای شناخت عارفان و بزرگان، به جای
رمزگشایی از این شخصیت ها و گنج بزرگی که در آنان وجود دارد، خود را مشغول
کرامت های نقل شده کنند و از سرمشق قرار دادن آنان در زندگی خود غافل شوند.
این استاد حوزه، هدف از بیان کرامات بزرگان و عارفان را تقویت ایمان مردم
دانسته و می گوید: باید برای رسیدن به مراتبی بالاتر از کرامات بیاندیشیم،
چون خود آن بزرگان نیز تاکید دارند که هدف آنان مراتبی بزرگتر از کرامت
است.
شاید برخی وظیفه خود را بعد از به جا آوردن هر نماز واجب و مستحب، قرائت
دعای تعجیل در ظهور امام زمان بدانند اما نباید فراموش کرد که در کنار
درخواست از درگاه الهی، ‘عمل خودمان را درست کنیم’ و از خدا بخواهیم تا ما
را در ایمان و ثابت قدم بودن در عقیده، همچنان مستحکم و پربرجا نگه دارد.
http://farsarab.com
در روایات مختلفی از کمک کردن جبرئیل به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اشاره شده است. جبرئیل، فرشته بزرگ الهی در مقاطع مختلفی مدد رسان پیامبران الهی و امامان علیهم السلام بوده است. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز به عنوان آخرین ذخیره الهی از مدد رسانی این فرشته بزرگ الهی بی نصیب نخواهد بود و این فرشته بزرگ الهی، از سعادت همراهی با امام عصر نیز برخوردار خواهد شد.
نخستین بیعت کننده
در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: « نخستین کسی که با قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف بیعت خواهد نمود، جبرئیل است. او در چهره پرنده سفیدی از آسمان فرود میآید و با آن حضرت دست بیعت میدهد. آنگاه یک پا بر بیت الله و پای دیگر [را] بر بیت المقدّس میگذارد و با ندای زیبا و رسایی که همگان آن را میشنوند، میگوید: [هان] امر خدا در رسید؛ پس در آن شتاب مکنید. او منزّه و فراتر است از آنچه [با وی] شریک میسازند».1
برترین ملک خدا
جبرئیل، یکی از چهار ملائکه الهی است که خداوند او را بر دیگر ملائک برتری داده و برگزیده است. گاه در روایات از او با تعبیر «طاووس الملائکه» یاد شده است که از برتری او بر دیگر ملائک، از نظر جمال و زیبایی حکایت میکند. در روایتی آمده است روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله از جبرئیل پرسید: «گرامی ترین خلق نزد خدا کیست؟» او به آسمان رفت و برگشت و گفت «گرامی ترین خلق نزد خدا، جبرئیل است و میکائیل و اسرافیل و ملک الموت، امّا جبرئیل موکّل جنگ و یار پیغمبران است و میکائیل موکّل هر قطره که ببارد و هر برگ که بروید و هر برگ که بیفتد و ملک الموت گماشته به گرفتن جان هر بنده است، در خشکی یا دریا و اسرافیل امین خداست، میان او و آنان».2
در طول مقاطع مختلف تاریخ، جبرئیل حضوری ملموس و پررنگ، به خصوص در تاریخ انبیاء داشته است؛ از ماجرای خلقت حضرت آدم علیه السلام و حوادث پس از آن که به طور مداوم و در نقش معلمی دلسوز، همواره با او در ارتباط بود و جریان نبوت حضرت نوح علیه السلام که علاوه بر وحی، در نقش معلم نجاری این پیامبر خدا بود3 گرفته تا معراج پیامبرصلی الله علیه و آله که همراه صمیمی رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است. بنابر آنچه در روایات آمده است «هنگامی که حضرت رسول صلی الله علیه و آله می خواست به معراج برود، جبرئیل براق را آورد و او را بر در خانه خدیجه بست. وقتی که جبرئیل بر حضرت وارد شد، براق خیلی خوشحالی می کرد. جبرئیل گفت: ساکت باش! بهترین خلق خدا می خواهد بر تو سوار شود. براق ساکت شد. بعد، پیامبر صلی الله علیه و آله بر او سوار شد و به طرف بیت المقدّس روانه شدند. پیامبر صلی الله علیه و آله پیرمردی را دید، از جبرئیل پرسید: این شخص کیست؟ جواب داد: پدرت ابراهیم است. در آنجا فرود آمدند و خداوند تمام انبیاء را جمع کرد و جبرئیل اذان گفت. پیامبر صلی الله علیه و آله جلو رفت و همه انبیاء به امامت او نماز خواندند. 4
حضور جبرئیل در حوادث ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و پس از آن برای یاری ایشان.
صیحه آسمانی
از جمله نشانههای حتمی ظهور، صیحه آسمانی است که اندکی پیش از ظهور عمومی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رخ میدهد. امام باقر علیه السلام در حدیثی فرموده است: « صدای آسمانی فقط در ماه رمضان است؛ یعنی ماه خدا و آن هم صدای جبرئیل به این مردم است. گوینده ای از آسمان نام قائم را میبرد، به طوری که از مشرق تا مغرب آن را میشنوند. هر کس خواب است، بیدار می شود و هر کس ایستاده است، می نشیند و هر کس نشسته است، از وحشت آن صدا برمی خیزد. خدا رحمت کند کسی را که از آن صدا عبرت میگیرد؛ زیرا صدای اول، صدای جبرئیل امین است. آن صدا در شب جمعه بیست و سوم ماه رمضان است، به آن شک ننمایید و آن را بشنوید و پیروی کنید. در آخر آن روز، صدای شیطان ملعون به گوش میرسد که میگوید: آگاه باشید! فلانی (مقصود سفیانی است) مظلوم کشته شده است تا بدین وسیله، مردم را به شک بیندازد و در میان آنها فتنه انگیزد، چه بسیار مردم مردد و متحیری که در آن روز، به واسطه این شک به آتش دوزخ درافتند. ولی شما اگر صدای اول را در ماه رمضان شنیدید، شک نکنید که صدای جبرئیل است و علامت آن این است که اسم قائم و پدرش را میبرد، به طوری که دختران پرده نشین نیز آن را میشنوند و پدر و برادر خود را تشویق به بیرون آمدن، میکنند».5
روز ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
جبرئیل، به هنگام ظهور و هنگامه بیعت با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در «مسجدالحرام» و نیز لشکرکشی برای نبرد با سفیانی و شکست و کشتن او شرکت دارد. 6
پس از به دست گرفتن حکومت مکه توسط امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلطه بر این منطقه، با توجه به جنایات سفیانی از «شام» تا «عراق» و «شبه جزیره»، مهمترین و ضروریترین کار، عقب راندن و دفع اوست. از این رو، امام عجل الله تعالی فرجه الشریف با سپاهیانی که تحت رهبری ایشان و فرماندهی سیصد و سیزده یار حضرت تشکیل شده است، با هسته اولیه ده هزار نفره به تعقیب سپاهیان سفیانی میپردازند. این تعقیب و عقب راندن سفیانیان تا «دریاچه طبریه» ادامه مییابد. سفیانی از منطقه «وادی یابس» فعالیتهای خود را شروع میکند. این منطقه در اطراف دریاچه طبریه قرار دارد و پرونده جنایات سفیانی، در همان منطقهای بسته میشود که از آنجا آغاز شده بود. جبرئیل، از جمله شاخصترین افرادی است که در این نبرد و لشکرکشی، امام عجل الله تعالی فرجه الشریف را همراهی میکند. در ظاهرً جبرئیل فرماندهی ملائکه جناح راست و میکائیل فرماندهی ملائکه جناح چپ را برعهده دارند. 7
امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پس از ظهور و شکست سفیانی، با غربیان وارد نبرد و جنگ میشود. 8اندکی که از آغاز نبرد میگذرد، با وساطت حضرت مسیح علیه السلام، صلحی چند ساله با مسیحیان و غربیان بسته میشود. آنان تنها مدت کوتاهی به این پیمان، متعهد میمانند و مدتی بعد آن را نقض میکنند. همین امر سبب جنگ دوم امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میشود که به آرامی زمینههای نبرد با ابلیس و ابلیسیان فراهم میگردد. در میانه نبرد به ناگاه، یکی از صلیبیون فریاد میزند که صلیب غلبه یافت. در مقابل او نیز یکی از مسلمانان فریاد برمی آورد که یاران و یاوران خدا غلبه یافتند. در پس این مشاجره لفظی، خداوند به جبرئیل میفرماید: «بندگانم را دریاب». او با صدهزار ملک به یاری سپاه حق میشتابد. همین مطلب درباره میکائیل و اسرافیل نیز اتفاق میافتد که آنان نیز به ترتیب با دویست و سیصد هزار ملک به یاری جبهه حق میشتابند واین سپاهیان تازه نفس، امر را برای سپاهیان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سهل و پیروزی را برای ایشان، روان و آسان میسازند. 8
پس از آنکه دجال به جمع آوری نیرو و پیرو میپردازد، با خیل عظیمی به سوی مکه و مدینه حرکت میکند که با ممانعت میکائیل در مکه و جبرئیل در مدینه مواجه میشود. 9
پی نوشت ها:
1. بحارالأنوار، ج 17، ص 308.
2. همان، ج56، ص 260.
3. همان، ج 11، ص 328.
4. الخرائج و الجرائح، ج1، ص 85.
5. بحار الأنوار، ج52، ص 230.
6. سیدبن طاووس، الملاحم و الفتن، ص 145.
7. کورانی، علی، معجم أحادیث الإمام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج 3، ص 96.
8. همان، ج 2، ص 92.
9. بحار الأنوار، ج54، ص 105.
http://www.tebyan12.net
گروه انصار چه کسانی میباشند؟
این گروه عبارتند از مجموعه یاورانی که پس از ظهور به حمایت از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میشتابند و به سپاه آن حضرت ملحق میشوند. این عده، شامل همه افرادی میشود که با آغاز قیام حضرت، دسته دسته برای یاری ایشان به پا میخیزند، و دعوت امام علیه السلام را لبیک میگویند.
این گروه، شامل سه دسته از نیروهایی هستند که به تدریج به سپاه حضرت میپیوندند :
دسته اول
کسانی هستند که در آغاز ظهور و اعلام خبر قیام حضرت در مکه، خود را به امام علیه السلام میرسانند و با ایشان بیعت میکنند. حضرت، پس از حضور و اعلام بیعت آنان، به قیام میپردازد و از مکه به سوی مدینه حرکت میکند.
دسته دوم
خیل عظیمی از مؤمنان و مشتاقانی هستند که با آغاز قیام حضرت، در میانه راه به سپاه امام مهدی علیه السلام میپیوندند و در رکاب او با دشمنان خدا میجنگند.
دسته سوم
نیروها و سپاهیانیاند که پس از قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، از جاهای دور و نزدیک با هدف مقابله با لشکریان سفیانی و حمایت و پشتیبانی از حضرت مهدی علیه السلام، به سوی او میشتابند و به سپاه حضرت میپیوندند.
گروه انصار
مراد از انصار ـ چنان که اشاره شد ـ مجموعه نیروهاییاند که در آستانه ظهور یا همزمان با ظهور امام مهدی علیه السلام از مناطق مختلف قیام میکنند و برای یاری حضرت و مقابله با دشمنان ایشان، به پا میخیزند. این نیروها، بعضاً دارای سازماندهی ویژهای هستند که با انسجام خاص و تحت مدیریت افراد خاصی رهبری میشوند. اکنون به مهمترین این نیروها اشاره میکنیم :
رزمندگان خراسان
بر اساس روایات، از نیروهایی که هنگام ظهور، به حمایت از قیام حضرت به پا میخیزند، سپاهیان خراسانند که از ایران سازماندهی میشوند. سپاه اهالی خراسان که در روایات ناظر به ایران آن زمان است و تا مناطق ماوراءالنهر را شامل میشود، پس از ظهور حضرت مهدی علیه السلام با پرچمهای سیاه، به فرماندهی سید خراسان برای بیعت و یاری امام مهدی علیه السلام حرکت میکنند.
این، هنگامی است که امام عصر علیه السلام از مدینه به سوی کوفه حرکت کرده است. سپاه خراسانی، میان راه به حضرت مهدی علیه السلام میپیوندند و تحت فرمان حضرت، برای جنگ با سفیانی راهی کوفه میشوند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است :هنگامی که مشاهده کردید پرچمهای سیاه از سوی خراسان میآیند، با هر وسیله ممکن به سوی آنها بشتابید؛ هر چند مجبور باشید برای این کار روی برف و یخ سینه خیز بروید؛ چرا که خلیفة الله مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میان آن پرچمها حضور دارد. (مجلسی، ج 51، ص 82)).
سپاه شعیب بن صالح
از قیامهایی که در آستانه ظهور به وقوع میپیوندد، قیامی است که با فرماندهی چهره شاخصی به نام شعیب بن صالح برای مقابله با دشمنان امام مهدی علیه السلام و حمایت از حضرت صورت میگیرد.
مجاهد مردان یمنی
نهضت یمنیها به فرماندهی شخصی که در روایات از وی با عنوان «یمانی» نام برده شده، یکی از رخدادهای مهم و تأثیرگذار هنگام ظهور است. این نهضت ـ که در روایات، یکی از نشانهها و علائم حتمی ظهور یاد شده، بیش از همه مورد ستایش و تأکید قرار گرفته است.
مسأله قیام یمانی در آستانه ظهور حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف از نظر منبع شناسی، در منابع روایی شیعی منعکس شده و در منابع اهل سنت، روایاتی چند به صورت ناسازگار وجود دارد.
روایات موجود در منابع شیعی، وی را از جهات مختلفی توصیف کرده است.این روایات، اصل قیام یمانی را در هنگامی ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف، یک امر قطعی و مسلم میداند و تعداد این روایات نیز در حد استفاضه نقل شده است.
غیر از آنچه اشاره شد، گروههای دیگری نیز هستند که هنگام ظهور، برای یاری امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، از مناطق مختلف قیام میکنند و به لشکریان پیروز حضرت میپیوندند. این نیروها، از مناطق مختلفی مثل کوفه، شام، مصر و… به سوی حضرت به پا میخیزند.
در برخی روایات از این نیروها و مجموعهها، با عناوینی همچون : «ابدال»، «نجبا» و «عصائب» یاد شده است. (مجلسی، ج 51 )
آنچه اشاره شد، صرفاً نمونههایی از قیام عدالتخواهانهای بود که بر اساس روایات در هنگامه ظهور برای حمایت از قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رخ میدهند. البته این به معنای انحصار یاوران مهدی علیه السلام در هنگام ظهور در موارد ذکر شده نمیباشد.
- منبع :
1- ابنبابویه قمی، ابو جعفر محمد بن علی، الخصال، ج 1
2- ابنبابویه قمی، ابو جعفر محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه
3- ابن منظور، محمد، لسان العرب
4- حرعاملی، محمد بن الحسن، اثبات الهداة
5- دیلمی، ابو محمد، ارشاد القلوب
6- شیخ طوسی، ابوجعفرمحمد بن حسن، الغیبه
7 - صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الاثر
8- طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن
9- عاملی، محسن امین، اعیان الشیعه
10- عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم
11- عروسی حویزی، عبدعـلی بن جمعه، نورالثقلین
12- عیاشی سمرقندی، محمد بن مسعود، تفسیرالعیاشی
مجله انتظار موعود، ش 29
http://www.tebyan12.net/
نقش امدادهای غیبی در پیروزی حکومت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قابل توجه است. حضرت با انجام دادن معجزاتی، مشکلات را از سر راه برمی دارد و یا با رعب و ترسی که خداوند در دل دشمن ایجاد می کند و با ملائکه ای که به یاری آن حضرت می فرستد، موجبات پیروزی آن حضرت فراهم می شود. این امدادهای الهی در طول تاریخ به بهترین نحو ممکن به کمک انسان ها آمده و آن ها را از زوال و نابودی، در حمایت گرفته است.
از آیات قرآن به روشنی استفاده می شود که خداوند در مقابله حق و باطل، جانب جریان حق را نگه می دارد و از آن دفاع می کند و این دفاع خداوند، گاهی از طریق نیروهای پنهان و امدادهای غیبی صورت می گیرد. البته، در بزرگ ترین و وسیع ترین رویارویی حق با باطل و انقلابی که در راستای اهداف انبیاء در نظام هستی رخ خواهد داد، این سنت الهی بیش از پیش جلوه خواهد کرد.
در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است: « خداوند، مهدی را با فرشتگان و جن و شیعیان مخلص، یاری می کند».(1) در سخنی از امام باقر علیه السلام نیز می خوانیم: « فرشتگانی که در جنگ بدر به پیامبر یاری دادند، هنوز به آسمان بازنگشته اند تا اینکه صاحب الأمر را یاری رسانند. تعدادشان، پنج هزار فرشته است».(2)
در روایتی از چگونگی استفاده امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از تابوت حضرت موسی علیه السلام، کاخ حضرت سلمیان علیه السلام، فرود آمدن عیسی علیه السلام و نمایان شدن باغ “ارم ذات المعاد” چنین آمده است: «هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، حضرت عیسی علیه السلام به زمین فرود می آید و کتاب ها را از انطاکیه گردآوری می کند. خداوند بر روی او از چهره “ارم ذات العماد” پرده برمی دارد و کاخی را که حضرت سلیمان علیه السلام پیش از مرگش ساخت، آشکار می سازد و حضرت دارایی های کاخ را گرد می آورد و آن را میان مسلمانان تقسیم می کند و تابوتی را که خداوند به “ادبیا” دستور انداختن آن را در دریای طبرستان داده بود، خارج می سازد. در آن تابوت، آنچه را که خاندان موسی و هارون علیهماالسلام به یادگار گذاشته اند، فرود می آورد. مرغ های بریانی که بنی اسراییل برای آیندگان خود ذخیره کرده اند، در آن است. آن گاه به کمک آن تابوت، شهرها را می گشاید. همان گونه که پیش از او نیز چنین کردند» .(3)
محمد بن مسلم می گوید: «از امام صادق علیه السلام درباره میراث علم و اندازه آن پرسیدم. حضرت پاسخ داد: “خداوند، در شرق و غرب عالم دو شهر دارد که در آن گروهی سکونت دارند و هر چند وقت یک بار با آنان دیدار می کنم و آنان از ظهور قائم می پرسند. گروهی از آنان، از روزی که به انتظار قائم بوده اند، سلاح خود را به زمین نمی گذارند. آنان، از خداوند می خواهند که حضرت را به آنان بنمایاند. هنگامی که مهدی قیام می کند، آنان همراه او می باشند … اجتماع آنان، متشکل از پیر و جوان است. این گروه، از اندیشه و دستورهای امام آگاه هستند و آن را اجرا می کنند. حضرت، این سپاهیان را به جنگ هند، دیلم، روم، بربر، فارس، جابرسا، جابلقا ـ که دو شهر در شرق و غرب است ـ می فرستد. تمام پیروان ادیان را به اسلام، یکتاپرستی و ولایت ما دعوت می کنند که در صورت اجابت، مردم رهایی می یابند و اگر تخلف کردند، به قتل می رسانند که در تمام شرق و غرب عالم، همگان ایمان می آوردند».(4)
نصرت الهی در آیه 40 سوره حج آمده است:« وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ» ؛ « و قطعاً خدا به کسی که [دین] او را یاری کند، یاری می دهد؛ چرا که خدا سخت نیرومند و شکست ناپذیر است». در روایات فراوانی از نصرت الهی به عنوان یکی از عوامل پیروزی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قیام جهانی آن حضرت یاد شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره فرموده است: « قائم اهل بیت من به نصرت الهی تأیید می شود».(5) نیروهای طبیعت بخشی از امدادهای غیبی در عصر ظهور همان نیروها و امکانات طبیعی است که خداوند پیامبران خود را با آن ها مجهز کرده است؛ به وسیله نیروهایی چون باد و ابر و … . این عوامل در اختیار برخی از پیامبران قبل نیز بوده است. خداوند درباره تسخیر عوامل طبیعی توسط حضرت سلیمان علیه السلام فرموده است: « وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ عاصِفَةً تَجْری بِأَمْرِهِ إِلی اْلأَرْضِ الَّتی بارَکْنا فیها وَ کُنّا بِکُلِّ شَیْءٍ عالِمینَ»؛ « و تندباد را مسخر سلیمان ساختیم که به فرمان او به سوی سرزمینی که آن را پر برکت کرده بودیم، حرکت می کرد و ما از همه چیز آگاه بودیم».(6) در روایات از جمله امدادهای الهی به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مسخر ساختن عوامل طبیعی در ذیل اراده حضرت است.رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در بیان حوادث شب معراج به نقل از خداوند متعال چنین نقل فرموده است: « بادها را به تسخیر او در می آورم و گردنکشان سخت را رام او می سازم و او را بر نردبان ترقی بالا می برم و با لشکریان خود یاری اش می کنم و با فرشتگانم به او مدد می رسانم تا آنکه دعوتم را آشکار کند».(7)
پی نوشت ها:
1. دیلمى، ارشاد القلوب، ص 268.
2. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 448.
3. الشیعه و الرجعه، ج 1، ص 136.
4. بحارالأنوار، ج 27، ص 41 و ج 54، ص 334.
5. کمال الدین، ج 1، ص 257.
6. انبیاء: 81.
7. کمال الدین، ج 1، ص 254.
http://www.tebyan12.net
یکی از پرسش های رایج درباره مسائل ظهور امام مهدی عجل الله تعالی شریف وضعیت دین در دوران ظهور امام است. شاید بتوان گفت بیشترین سؤال ها در این زمینه این است که آیا امام عجل الله تعالی فرجه الشریف با خود دین جدیدی می آورند؟ با توجه به اینکه برخی روایات حکایت از آوردن امری یا کتابی جدید توسط حضرت دارد، آیا آن حضرت بر همان دین جد خود عمل می کنند؟ چطور و چگونه؟ …
نیم نگاهی به روایاتی که در این طمینه وارد شده ایت، جکایت از این دارد که وقتى امام مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند، مردم را «به امر جدید» و یا «کتاب جدید» دعوت خواهد کرد؛ از جمله آن روایتها می توان به روایتى از امام صادق علیهالسلام اشاره کرد که حضرت فرموده است: « وقتى مهدی ما ظهور کند، به امر جدیدى مردم را دعوت خواهند کرد، همانطور که پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله مردم را پس از بعثت به امر و آیین جدیدى فرا مى خوانند».1
از سوی دیگر بر اساس اعتقادات همه مسلمانان، دین اسلام آخرین دین الهى و کتاب قرآن آخرین کتاب وحى است که به بشر نازل شده است. همچنین در تعداد زیادى از روایات نیز تصریح شده است که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مردم را به اطاعت کامل از دین اسلام و احکام حیات بخش آن دعوت خواهد کرد؛ همچنانکه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله چنین روایت شده است که حضرت فرمود: « مهدی از فرزندان من است. اسم او اسم من و کنیه او کنیه من و خوى و رفتار او همانند سیره و رفتار من است، مردم را بر اطاعت از احکام دین من فرا مى خواند و آن ها را به رعایت دستورات قرآن دعوت مى کند».2
حال با چنین شرایطی برای روشن شدن حقیقت امر، باید به این گونه روایات نگاهی دقیق تر انداخت. بررسی این روایات روشنگر آن است که هدف امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ترویج و حاکمیت بخشیدن به احکام اسلام و تجدید عظمت آن است؛ زیرا موضوع آوردن یا مطرح کردن آیین جدید به غیر از اسلام به دلالت آیات صریح قرآن و روایات متواتر اهل بیت علیهمالسلام منتفى است.
امّا شاید این سؤال پیش بیاید که چرا از عملکرد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان امر جدید یاد مى شود؟ علت آن را شاید بتوان این گونه بیان کرد که در طول تاریخ ـ به ویژه در دوران غیبت ـ در اثر کوتاهى و غفلت یا جهل و نادانى مردم، بدعت هاى زیادى در دین ایجاد مى شود و مردم به جهت منافع زودگذر دنیوى خود، به خیال اینکه عدول از احکام الهى آن ها را زودتر و یا راحت تر به آن اهداف مى رساند، بسیارى از احکام قرآن و اسلام را نادیده مى انگارند و یا
آن ها را بنا بر امیال خود تفسیر و تأویل مى کنند. در چنین شرایطی است که اسلام واقعى و احکام حقیقی اش به فراموشى سپرده مى شود. بنابراین وقتى امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور مى کند، بدون توجه به میل و خواست مردم احکام خداوند را به همان صورت که صادر شده است، به اجرا درمى آورد. روشن است که این کار در نظر مردمى که خیلى از این احکام را به کنار نهاده بودند یا آن ها را به گونه اى دیگر معنى مى کردند، دارای تازگى خواهد بود و با اسلام مصطلح و رایج در عرف آنها فرق خواهد داشت؛ از همین روست که با خود فکر می کنند آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف به اسلامى غیر از آن اسلامى که آن ها مى شناسند، دعوت مى کند.
در حقیقت چون مردم در آن زمان بسیاری از ارکان مهم و اساسى اسلام را رها می کنند و به ظواهر آن اکتفاء می نمایند و به طور کلی اسلام را در نماز و روزه و… خلاصه می کنند، با دیدن اینکه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در تمام زمینه ها احکام خاصى را رعایت می کند که ریشه هاى وابستگى به دیگران و تأثیرپذیرى از فرهنگ بیگانگان را قطع مى کند و هر گونه ظلم و ستم و امتیاز طلبى هاى نادرست اجتماعى را از متولیان دروغین امور سلب مى کند و بر اجرای این احکام نیز پافشارى مى نماید، درحالی که آن ها این امور را تا کنون به اسم قوانین اسلامى ایجاد و رواج داده بودند، بدیهى است که با مشاهده چنین وضعى حتى برخى از متولیان مراکز مذهبى و فرهنگى نیز به مقابله با آن حضرت بر می خیزند؛ زیرا که هم مضمون دعوت آن حضرت را به ضرر موقعیت خویش مى بینند و هم آن ها را مخالف با آنچه که تا آن روز به اسم اسلام مى شناختند، ارزیابى مى کنند.
امام صادق علیهالسلام در روایتى به این حقیقت اینگ چنین اشاره مى کند: « وقتى که مهدی ما قیام کند، مردم را به اسلام جدید (واقعى) دعوت خواهد کرد و آن ها را بهسوى احکامى که کهنه به نظر مى رسند و عموم مردم از آن دور افتاده اند، هدایت خواهد نمود».3 بر همین اساس است که در روایات به آوردن امر یا کتابی جدید توسط حضرت اشاره شده است.
با چنین شرایطی شاید بتوان گفت یکى از حکمت هاى اصلى نامیده شدن امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به «مهدى»، آن است که آن حضرت مردم را به آنچه که از آن دور شده اند، یعنى احکام واقعى اسلام هدایت خواهد کرد.
http://www.tebyan12.net
از انحرافات خطرناک که جامعه پیش از ظهور به آن گرفتار میگردد، بیامنیّتی خانوادگی و ناموسی است، حضرت علی(علیه السلام) در این خصوص میفرمایند: «سفیانی در حالی که نیزهای در دست دارد، زنی باردار دستگیر مینماید و به یکی از یارانش میگوید: به او تعدّی نما و او سپس شکم زن را میدرد و جنینش را بیرون میآورد و هیچ کس نمیتواند چنین وضعیّت هولناکی را تغییر دهد.»
یکی از مسائلی که در حکومتهای آخرالزّمان مطرح است، بنا بر اخباری که از معصومان(علیه السلام) وارد گردیده است، سلطه و نفوذ زنان در امور سیاسی میباشد:
امیر مؤمنان(علیه السلام) میفرماید: «… و آن هنگامی است که زنها مسلّط شوند، کنیزان تسلّط پیدا کنند و کودکان حکومت کنند.»1
«هنگامی که زنها بر تخت سلطنت چیره شوند و بر هر مردی چیره باشند و جز خواسته آنها عملی نگردد.»2
امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «و زنان را میبینی که بهسان مردان، مجالس (کنفرانس) راه میاندازند.»3
یکی از مهمترین مشکلاتی که بشر در آخرالزّمان با آن سخت دست به گریبان است، مسائل و مشکلات اقتصادی است. نابسامانی عظیم اقتصادی در سرتاسر جهان به وقوع میپیوندد و زنان از این واقعه شوم، در امان نخواهند بود؛ بلکه بیشترین ضربه را آنها خواهند خورد.
امام صادق(علیه السلام) در بیان نشانههای ظهور میفرمایند: «بعضی از مردان را میبینی که از راه فساد زنان خود ارتزاق میکنند.»4
حضرت علی(علیه السلام) در بیان نشانههای ظهور میفرمایند: «زنان در آخرالزّمان به خاطر حرص به دنیا در کسب و کار همسران خود شرکت مینمایند.»5
امام علی(علیه السلام) میفرمایند: «ظاهر میشود در آخرالزّمان که بدترین زمانهاست، زنانی که در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند.»
1. عدم امنیّت برای زنان: از انحرافات خطرناک که جامعه پیش از ظهور به آن گرفتار میگردد، بیامنیّتی خانوادگی و ناموسی است، این مسئله آنچنان فراگیر میشود که کمتر کسی میتواند یا میخواهد از آن جلوگیری نماید.»6
حضرت علی(علیه السلام) در این خصوص میفرمایند: «سفیانی در حالی که نیزهای در دست دارد، زنی باردار دستگیر مینماید و به یکی از یارانش میگوید: به او تعدّی نما و او سپس شکم زن را میدرد و جنینش را بیرون میآورد و هیچ کس نمیتواند چنین وضعیّت هولناکی را تغییر دهد.»7
2. هبوط مسائل اخلاقی و انسانی در زنان: جامعه پیش از ظهور، جامعهای مملوّ از فساد و بیبند و باریهای اخلاقی است، کردارهای حیوانی گروهی انساننما، آنچنان فراگیر میشود که حالت عادّی به خود میگیرد. روایاتی که این وضع اخلاقی پیش از ظهور را بیان نمودهاند، بسیار زیاد است.
محمّد بن مسلم میگوید: به امام باقر(علیه السلام) عرض کردم: قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ امام(علیه السلام) فرمودند: «آنگاه که مردها خود را شبیه زنان نمایند و زنها شبیه مردان شوند، آنگاه که مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان.»8
و در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) است که فرمودند:«… در آن زمان زنان را میبینی که از بذل خود به کفّار هیچ واهمهای ندارند.»9
امام علی(علیه السلام) میفرمایند: «ظاهر میشود در آخرالزّمان که بدترین زمانهاست، زنانی که در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند.»10
3. افزایش زنان بیسرپرست: در آخرالزّمان وضعیّت به گونهای است که بر اثر جنگهای پی در پی، تعداد مردان کاهش چشمگیری مییابد و به همین دلیل، زنان زیادی بیسرپرست میگردند و به دنبال کسی هستند تا سرپرستی ایشان را به عهده گیرد.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) میفرمایند: «قیامت برپا نمیشود، مگر اینکه برای پنجاه زن یک سرپرست باشد.»11
و در حدیث دیگری میفرمایند: «زمانی فرا رسد که پنجاه زن با یک مرد رو به رو شده، یکی میگوید: ای بنده خدا مرا بخر و دیگری میگوید به من پناه ده.»12
با مقایسه اخباری که در مورد زن آخرالزّمان به ما رسیده و وضعیّت کنونی زن از حیث اجتماعی و اخلاقی، بین زن امروز و زن آخرالزّمان شباهت بسیاری دیده میشود. امّا این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که نمیتوان فساد اخلاقی را برای تمام زنان تعمیم داد، زیرا در آن زمان، زنان آگاه، عفیف و با ایمانی نیز وجود دارند که از اوضاع بد آن زمان متأثّرند. امّا وضع عمومی به شکل دیگری است.13
پینوشتها:
1. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج2، ص 761 به نقل از بشاره الاسلام، صص 41 و 44.
2. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص 259.
3. همان، ص 257.
4. همان.
5. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 428.
6. سیّده ارغوان حیدری، «زن، انتظار، ظهور»، ماهنامه شمیم یاس، سال سوم، ش 8، آبان 1382، ص 8.
7. همان، ص 9. به نقل از مقدّسی شافعی سلمی، عقدالدرر، ص 409.
8. منتخب الاثر، ص 292.
9. بحارالانوار، ج52، صص 257 و 258.
10. منتخب الاثر، ص 426.
11. «زن، انتظار، ظهور»، همان، ص 9، به نقل از احمد بن حنبل، مسند، ج3، ص 120.
12. همان، به نقل از بحارالانوار، ج52، ص 250.
http://www.tebyan12.net
ضرت علیّ بن الحسین، زین العابدین(علیه السلام) دربارة ظهور حضرت مهدی موعود(علیه السلام ) و دعوت آن حضرت میفرماید: «پس به سوی مکّه خارج میشود؛ در حالی که مردم بر گرد او اجتماع کردهاند. آنگاه او خود به پا خاسته و میگوید: «هان ای مردم! من فلان، فرزند فلانم، من فرزند پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله ) [هستم]، من شما را به سوی آنچه که پیامبر(صلی الله علیه وآله) به آن دعوت کرد، فرا میخوانم و دعوت مینمایم.»
ممکن است کسانی با خود فکر کنند که امام زمان(علیه السلام) در روز ظهور مردم را به چه چیزی دعوت میکنند و موارد دعوت آن حضرت چیست؟ و احیاناً ممکن است با خود تصوّر کنند که امام زمان(علیه السلام) مطالب تازه و ویژه خود را میآورد و مردم را به سوی آن فرا میخواند.
امام علیّ بن الحسین(علیه السلام) در این مورد میفرمایند: «امام زمان خطاب به مردم میگوید که من فلان فرزند فلانم من زاده پیامبر خدایم من شما را فرا میخوانم به آنچه که پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) به سوی آن دعوت میکرد.» موارد دعوت امام زمان(علیه السلام) همان موادّ دعوت رسول الله(صلی الله علیه وآله) است.
آری، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وله) خاتمالانبیاست و امام زمان(علیه السلام) خاتمالاوصیا و احیاکننده دین رسول خدا(صلی الله علیه وله) و مطالب و اهداف او را دنبال میکند و مردم را به همان دستورات و مقرّرات پیامبر(صلی الله علیه وآله) دعوت میکند.
آنچه ما از این کلام شریف و از این سیره و صفت حضرت بقیةالله(ع)فرا میگیریم، این است که اگر به حقیقت دلداده امام زمان(علیه السلام) و منتظر ظهور آن امام واجب الاطاعت هستیم، باید خود را با برنامههای اسلامی وفق دهیم و در حدّ سعة وجودی خود، ظهوری را به وجود بیاوریم و فراهم کنیم؛ یعنی به احکام اسلام و فرمان رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) متعهّد و پایبند باشیم و آن احکام و مقرّرات را اجرا کرده و در جامعه رواج دهیم؛ زیرا معلوم شد که آن بزرگوار دعوت جدیدی ندارد و مطالب تازه و مغایر با احکام پیامبر(صلی الله علیه وآله) نمیآورد که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وله) خاتمالانبیاست و بعد از او پیامبری نیست که دین تازه و دعوت جدید و مقرّرات نوینی بیاورد و ارائه دهد.
آری، همواره فخر و مباهات آبا و اجداد گرامی مهدی موعود(عج) که همه، اوصیا و جانشینان پیامبر(صلی الله علیه وآله) بودند، به همین بود که دین و آیین آسمانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را ترویج میکردند و پیشروی اسلام و احکام الهی رهین زحمات و خدمات آن بزرگواران است و امام زمان(عج) همان راه و روش را دارد و از آنها جدا نیست، با این تفاوت که او نفوذ کلام و بسط ید و سیطره جهانی هم دارد.
پینوشت:
1. اثبات الهداة، ج 2، ص 582؛ بحارالانوار، ج 52، ص 306.
http://www.tebyan12.net
کمی تأمل کن … وقتی فکر میکنی بر داشتهها و نداشتههایت، برای کدام یک بیشتر حسرت میخوری؟ برای آنکه (و آنچه) داشتهای و از دستش دادهای یا برای آنکه (و آنچه) نداشتهای و فقط وصفش را شنیدهای؟
بدون شکّ، احساس حسرت ما بر فقدان آنانکه داشتهایم قویتر خواهد بود. فقدان هر عزیز برای ما حسرتبار بوده و هست. وقتی نعمت وجود و حضور هر یک از اینان را چشیده باشیم و سایه محبتشان، و علم و تجربهشان بر سر ما بوده باشد، فقدان آنان حسرتبارتر است. و چقدر فرق است میان احساس بیپدری کسی که سالها زیر سایه پدر، بزرگ شده با او که از دوران کودکی و طفولیت از این نعمت محروم شده است.
ما لذت حضور هیچ یک از امامان معصوم(ع) را نچشیدهایم. سالیان سال است که کسی درک این حضور را نداشته است و همه ما در حسرت دیدار و درک حضور ایشان میسوزیم (هر یک به فراخور حال و روزمان). حال اگر امام زمان ما چند صباحی حاضر بودند (به معنای غایب نبودن) و بعد دوران غیبت پیش میآمد، آیا وضع و حال ما همین بود که هست؟
اگر لذت بودن با امام و زیر سایه لطف و محبت و حکومت عدل ایشان بودن را میچشیدیم و بعد از این وصل، جدایی دست میداد آیا حسرتی که بر دلهایمان میماند دو صد چندان نبود؟ مطمئناً دعای ما رنگ و بوی دیگری داشت، خواهش و طلب نبود، اصرار بود. التماس بود. دعا از سر نیاز و درد و احتیاج بود. زندگیهای ما متفاوت میشد و دغدغههایمان نیز. بیش از آنکه در روزمرگیهای زندگی گم شویم و روز به روز بیشتر از این حسّ فراق فاصله بگیریم، از قافلة حسرت بهدلان و سوختگان وصالش جا نمیماندیم.
خوشا به حال آنانکه حسرت به دلترند در فراق امام زمانشان با آنانکه درک حضورش را نکردهاند (حضور به معنای ظهور از پس پردة غیبت). آنانکه امام زینالعابدین (ع) دربارهشان فرمودهاند:
اهل زمان غیبت او، که قائل به امامت او و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر هستند زیرا خدای تبارک و تعالی به آنها آنقدر عقل، فهم و شناخت عطا فرموده است که غیبت امام در پیش آنها چون زمان حضور شده است، خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانی قرار داده که در محضر رسول اکرم(ص) شمشیر میزنند آنها مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوتکنندگان به دین خدا در آشکار و نهان هستند. (1)
دعا کنیم که از اینان باشیم و دعا کنیم از ته دل برای آقایمان و برای درک حضورش.
التماس کنیم تعجیل در ظهور ایشان را و تلاش کنیم برای کسب معرفتش که از جمله وظایف منتظران در عصر غیبت درخواست معرفت امام عصر(ع) از خداوند است.
پینوشت:
1. سلیمان، کامل، روزگار رهایی ، ترجمة علیاکبر مهدیپور، ج 1، ص 371 ، ح 387.
http://www.tebyan12.net