اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

ای منتظران گنج نهان می آید،،،،آرامش جان عاشقان می آید..آقای تنهای ما
اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

ای منتظران گنج نهان می آید،،،،آرامش جان عاشقان می آید..آقای تنهای ما

زمانی برای مرد شدن ....

افسران - زمانی برای مرد شدن ....
miladamarبیش از 1139 سال (شمسی) و 2 ماه و 28 روز است کسی منتظر 313 مرد است و زمان همچنان در گذر است ، آه... مرد شدن چقدر زمان میخواهد....

اللهم عجل لولیک الفرج

http://www.afsaran.ir/

غیبت کبری ، و ولایت فقیه

غیبت کبری ، و ولایت فقیه

پس از وفات علی بن محمد سمری چهارمین نایب خاص حضرت مهدی (ع) در نیمه شعبان سال 329 هجری ، غیبت کبری آغاز شد ، و این غیبت تا ظهور امام عصر (ع) ادامه دارد ، در این عصر ، دیگر امام زمان (ع) نایب خاصی ندارد ، و امور مردم به فقهای جامع الشرائط که ما از آن به ‹‹ولایت فقیه›› تعبیر می کنیم ، سپرده شده است.
در عصر غیبت کبری ، توده مردم از اقامتگاه امام مهدی (ع) بی خبرند ، و از حضور در محضر آن بزرگوار محرومند ، و مطابق بعضی از روایات ، همواره سی تن از شیعیان و نزدیکان در محضر آن حضرت هستند ، هرگاه عمر یکی از آنها به سرآید ، یکی دیگر به جای او تعیین می شود و این افراد به عنوان ‹‹اوتاد›› نام برده می شوند .
در این عصر ، امور و شئون سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، و برنامه های عملی مردم تحت نظارت و رهبری ولی فقیه ، مجتهد جامع الشرایط اداره می شود .
اسحاق بن یعقوب می گوید : از عثمان بن سعید نخستین نایب خاص امام زمان حضرت مهدی (ع) خواستم تا نامه مرا به آن حضرت برساند ، در آن نامه پرسیده بودم : در عصر غیبت (کبری) به چه کسی مراجعه کنیم ، امام زمان (ع) با خط خودشان ، در پاسخ سوال من ، چنین مرقوم فرمود:
و اما الحودث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیثنا ، فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم .
‹‹... در حوادث و رخدادها به راویان حدیث ما (فقها) مراجعه کنید ، که آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنها می باشم.››
امام حسن عسکری (ع) فرمود :
فاما من کان من الفقهاء صائناً لنفسه ، حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه ، مطیعاً لامر مولاه ، فللعوام ان یقلدوه .
‹‹هر کدام از فقها که نگهدارنده نفس خود از انحراف و گناه ، و نگهبان دین خود و مخالف هوای نفس خود و مطیع فرمان مولایش خداست ، بر مردم لازم است که از او تقلید کنند.›› (احتجاج طبرسی، ج2، ص263)
دلایل ولایت فقیه ، بسیار است و اینجا جای بحث و شرح آن نیست ، یکی از آن دلایل ، حدیث ‹‹مقبوله عمربن حنظه›› است که مورد قبول علما و فقها می باشد ، در این حدیث ، امام صادق (ع) در مورد متابعت از فقیه جامع الشرائط فرمود :

فانی قد جعلته علیکم حاکماً ، فاذا احکم بحکمنا فلم یقبله منه فانما استخف بحکم الله، و علینا رد والراد علینا الراد علی الله ، و هو علی حد الشرک بالله.
‹‹من او (فقیه جامع الشرائط) را حاکم شما قرار دادم ، هنگامی که او طبق حکم ما ، حکم کرد ، ولی حکم او پذیرفته نشد ، قطعاً حکم خدا سبک شمرده شده است ، و ما را رد کرده است ، آن کس که ما را رد کند خدا را رد کرده و چنین کسی در مرز شرک به خدا است.›› (وسائل الشیعه، ج18، ص98.)
عالم بزرگ آیت الله العظمی شیخ محمد حسن نجفی (ره) ، در کتابش جواهر الکلام ، هفده صفحه (جلد 21، ص393 تا 410.) ، درباره مشروعیت و لزوم ولایت فقیه ، بحث و بررسی نموده و در صفحه 397 جلد 21 چنین می فرماید :
‹‹عجیب است که بعضی در مورد ولایت فقیه (یا احتمالاً درباره اجرای حدود) وسوسه دارند ، چنین افرادی از طعم فقه چیزی نشنیده اند.›› پس از آنکه امامان(ع) درباره فقیه جامع الشرایط فرمودند :
انی جعلته علیکم حاکماً و قاضیاً و حجه و خلیفه و نحو ذلک:
‹‹من او (فقیه) را حاکم ، قاضی، حجت و جانشین خود و ... قرار دادم.›› (این احادیث ، در اصول کافی ، ج1، ص67، و وسائل الشیعه ، ج18، ص98، ذکر شده است.)

پاسخ به یک سوال

در اینجا این سوال مطرح می شود که مطابق روایات متعدد ، از امامت و برافراشتن پرچم به این عنوان ، در عصر غیبت نهی شده است ، از جمله : امام حسین (ع) فرمود : ‹‹هر پرچم (برافراشته از رهبری) قبل از قیام مهدی (ع) پرچم طاغوتی است.›› و به فرموده امام باقر (ع) : ‹‹ صاحب آن پرچم، طاغوت است.›› (اثباه الهداه، ج7، ص65)
پاسخ آنکه : این گونه روایات مربوط به آن رهبرانی است که به طور مهدی (ع) چنانکه دلایل ولایت فقیه، این مطلب را ثابت می کند... .


الف) : امام سجاد (ع) فرمود :
اذا قام قائمنا اذهب الله عز و جل عن شیعتنا العاهه، و جعل قلوبهم کزبر الحدید، و جعل قوه الرجل منهم قوه اربعین رجلاً ، و یکونون حکام الارض و سنامها... .
‹‹هرگاه قائم ما قیام کند ، خداوند متعال پیروان ما را از آفات حفظ نماید ، و دلهای آنها را همچون پاره آهن ، محکم سازد ، و نیروی هر مردی از آنها را به اندازه نیروی چهل مرد کند ، آنها حاکمان و سران مردم روی زمین خواهند بود.›› (بحارالانوار، ج52، ص317)
ب) : امام باقر (ع) فرمود :
اذا جاء مهدینا کان الرجل من شیعتنا اجری من لیث، و امضی من سنان یطا عدونا بر جلیه، و یصربه بکفیه.
‹‹هرگاه مهدی ما ظهور کرد ، قدرت و کاربرد یک مرد از شیعیان ما ، از شیر راسختر ، و از نیزه برّان تر است، دشمن ما را زیر پاهایش پایمان کند ، و با دستهایش او را سرکوب نماید.›› (بحارالانوار، ج52، ص318)
و در تعبیر امام صادق (ع) از یاران حضرت مهدی (ع) آمده :
ولو مروابجبال الحدید لقطعوها، لایکفون سیوفهم حتی یرضی الله عز و جل.

‹‹اگر آنها به کوههای آهن عبور کنند ، آنها را قطعه قطعه نمایند ، شمشیرهای خود را به زمین نگذارند تا آن هنگام که خداوند خشنود شود.›› (بحارالانوار ، ج53 ، ص327)

http://www.ashoora.ir

نشانه های ظهور

نشانه های ظهور

در این مقاله از برخی نشانه ها که پیش از ظهور حضرت قائم (ع) تحقق می یابد ، سخن می گوییم .
نشانه هائی همچون فراگیر شدن فساد و ستم در تمام زمین و گسترش فحشا و گردنکشی و دگرگونیهای آسمانی و قحط شدید و جنگهای خونین که دو سوم از ساکنان روی زمین را در کام خود فرو می برد ، و ظهور کسی که دجال خوانده می شود و مردم را به باطل دعوت می کند و آنها نیز به گرد وی جمع می شوند و بالاخره ادعای بعضی که می گویند او مصلح اکبر است و سپس ناکامی او در متحقق ساختن مدعایش . ما در ذکر این نشانه ها به استناد روایاتی که از پیامبر گرامی و ائمه اطهار (ع) تکیه می کنیم .

1. رسول خدا (ص) فرمود :
«مهدی این امت از ماست ، هنگامی که هرج و مرج دنیا را فراگیر و فتنه ها آشکار گردند و راهها نا امن شود و برخی از مردم بر برخی دیگر هجوم برند . پس بزرگ به کوچک رحم نکند و کوچک بزرگ را احترام نکند در این هنگام خداوند مهدی ما را مبعوث فرماید . او نهمین کس از فرزندان حسین (ع) است . دژهای ضلالت و دلهای بی خبر را بگشاید ، در آخر الزمان به کار دین پردازد چنانکه من در اول الزمان بدان پرداختم ، زمین را از عدل و داد پر کند ، چنانکه از ظلم و بیداد پر شده باشد».

2. همچنین پیامبر گرامی در حدیثی طولانی که آن را از امام علی (ع) نقل کرده است فرمود : «سپس ندایی برخیزد که از دور شنیده شود چنانکه از نزدیک شنیده می شود این ندا رحمت است بر مومنان و عذاب است بر کافران . (امام گوید) : پرسیدم : این ندا چیست؟ فرمود : سه نداست در ماه رجب نخستین آنها این است : لعنت خدا بر ستمگران . و دومی این است : نزدیک شونده نزدیک شد و سومی این است : پیکر آشکاری را با طلیعه خورشید می بینند (که می گوید) : هان که فلانی مبعوث شد و نسب او را تا علی ذکر می کند . هلاک ستمگران در این روز است و در این هنگام گشایش حاصل می شود . عرض کردم : ای رسول خدا! پس از من چند امام خواهد بود ؟ فرمود (ع) : پس از حسین 9 امام که نهمین آنان قائم ایشان است».


3. در حدیث دیگری از رسول خدا (ص) نقل است که فرمود : عرض کردم ای خدای من و سرورم ! چه وقت مهدی ظهور خواهد کرد ؟
خداوند وحی فرمود :
« این امر هنگامی روی دهد که علم کنار رود و جهل آشکار گردد ، قاریان (قرآن) فزون شوند و عمل به آن اندک شود . کشتار زیاد شود و فقیهان هدایتگر کم شوند ، و فقیهان گمراه و خائنان زیاد شوند ، شاعران فراوان گردند ، امت تو قبرهایشان را مسجد گیرند.( مقصود عبادت اشخاص است که شرک به خداست و ربطی به تقرب به خدا از طریق توسل به قبول صالحان که سنت اسلام و مسلمین از آغاز بر آن است ، ندارد ) مصحفها و مسجدها زیور و زینت داده شوند (مقصود از زیور و زینت دادن مصحفها و مساجد این است که مسلمان به هنگام ظهور تنها به مظاهر توجه دارند نه به حقایق و محتواها) ، ستم و تباهی فزونی گیرد ، نیرنگ آشکار شود و کار امت بدان وابسته شود ، نهی از معروف شود و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا ورزند ، امیران کافر باشند و دوستانشان فاجر و یارانشان ستمگر ، و صاحبنظرانشان فاسقان . در این هنگام سه نشانه پدید خواهد آمد . خسوفی در مشرق و خسوفی در مغرب و خسوفی در جزیره العرب . و نیز در بصره به دست یکی از افراد نسل تو که زنگیان او را پیروی می کنند ، خرابی پدید آید . و مردی از تبار حسین به علی خروج می کند ، و دجال ظاهر می شود ، از مشرق از سجستان ، خروج می کند و سفیانی ظاهر می شود».

4. آن حضرت در حدیثی در این باره نیز می فرماید :
«به خاطر داشته باش ... علامت ظهور حجت این است که چون مردم نماز را میراندند و امانت را ضایع کردند و دروغ را روا شمردند و ربا خوردند و رشوه ستاندند و ساختمانها را محکم ساختند و دین را به دنیا فروختند ، سفیهان و نابخردان را به کار گرفتند و با زنان رایزنی کردند ، پیوندهای خویش را قطع کردند‌ ، پیرو هواها شدند‌ ، و خونها را کوچک شمردند ...
... حلم ، ضعف باشد و ستمگری فخر ، امیران فاجر باشند و وزیران ستمگر ، کارگزاران قوم خائنان باشند و قاریان فاسقان ، گواهی به ناحق آشکار گردد و گناه و تباهی و بهتان و گناه و طغیان فزونی پذیرد ، و مصحفها و مسجدها زینت و زیرو داده شوند و مناره ها بلند ساخته شود‌ ، و اشرار قدردانی شوند ‌، وصف بندیهای بسیاری می شود ، تمایلات مختلف شوند ، و پیمانها زیر پا نهاده شوند ،‌ و آنچه وعده داده شده نزدیک شود ، زنان به خاطر حرص به دنیا با شوهرانشان در تجارت مشارکت کنند و بانگ فاسقان بلندی گیرد ، و سخن آنان اطاعت شود ، و رهبر قوم پست ترین آنها باشد ، و از ترس شر گنهکار از او بترسند و پرهیز کنند ، و دروغگو را تصدیق نمایند و خائن را امین شمارند ، و اسباب و آلات موسیقی فراهم کنند ، و آخر این امت اول آن را نفرین فرستد ، زنان خود را همانند مردان سازند و مردان به زنان همانند شوند ، و شاهد ، بی آنکه از او شهادتی خواسته باشند گواهی دهد ، و برای غیر دین به تفقه بپردازد ، و کار دنیا بر آخرت ترجیح داده شود ، و پوست میش بر گرگها بپوشانند حال آنکه دلهایشان بویناک تر از مردار باشد ، در این هنگام است الوحی الوحی ، العجل العجل . در آن روز بهترین خانه ها بیت المقدس خواهد بود و بر مردم زمانی خواهد آمد که هر کس آرزو می کند ، ای کاش او هم یکی از ساکنان بیت المقدس بود».

5. آن حضرت همچنین در این باره فرمود :
«خروج قائم را ده علامت باشد ، نخستین آنها شکافتن پرچمها و کوچه های کوفه ، و تعطیلی مسجدها ، و نرفتن حاجیان به حج ، و خسف و قذف در خراسان ، و طلوع ستاره دنباله دار ، و نزدیک شدن ستارگان ، و هرج و مرج ، و قتل و غارت . اینها ده نشانه اند . از یک نشانه تا نشانه دیگر شگفتی است . پس چون نشانه ها تمام و کامل گردند قائم ما قیام خواهد کرد».


6. امام حسین (ع) فرمود :
«چون دیدید منادی از مشرق سه یا هفت روز ندا در داد ، منتظر فرج آل محمد (ص) باشید ان شاءالله منادی از آسمان به نام مهدی بانگ می زند . ندای او از مشرق و مغرب شنیده می شود و هیچ کس خواب نمی ماند جز اینکه بیدار می شد و هیچ کس ایستاده نیست مگر آنکه می نشیند و کسی نشسته جز آنکه هراسان به پا بر می خیزد . پس خدا بیامرزد کسی را که این صدا را بشنود و آن را پاسخ گوید . زیرا صدای اول ، صدای جبرئیل روح الامین است».

7. در حدیثی از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود :
«سلمان! سوگند به آن که جانم به دست اوست هنگام ظهور چیزی از مشرق و چیزی از مغرب آورده شود . پس وای بر ناتوانان امتم از شر آنها و وای بر ایشان از عذاب خدا . به کوچک رحم نمی کنند و بزرگ را پاس نمی دارند و از گنهکار جلوگیری نمی کنند ، کالبدشان کالبد آدمیان است و دلهایشان دلهای شیاطین ...»
سپس فرمود :
« ... اندک نمی پاید تا آنکه زمین از بسیاری باریدن باران بر آن (گل) و سست می شود همه خیال می کنند این امر حادثه ای است مربوط به همان ناحیه خودشان پس در میان مردم خویش درنگ می کنند و زمین پاره های جگر خویش را به سوی آنان پرتاب می کند . فرمود : یعنی طلا و نقره را . سپس با دست خویش به ستونها اشاره فرمود و گفت : مثل این . در این روز نه طلا سود می بخشد و نه سیم و این معنی قول خداوند است که فرمود : «همانا نشانه های آن فرارسید». (منتخب الاثر، ص 434)

8. از امام عسکری (ع) نقل است که فرمود :
«مهدی ظاهر نشود مگر بر ترس شدید و زمین لرزه و فتنه ای که به مردم می رسد و پیش از این طاعون است و شمشیری که جدا کننده میان عرب است ، و (در گرفتن) اختلاف شدید بین مردم ، و پراکندگی در دینشان و دگرگونی در حالشان ، (تا آنجا که) فرد هر بام و شام به خاطر ستیزه گریهای مردم و خوردن آنها (حق) یکدیگر را تمنای مردن می کند . خروج او (مهدی «عج») موقعی است که (مردم) از گشایش ، ناامید و مایوس باشند . پس خوشا به حال آن که مهدی را درک کرد و از یارانش شد و وای و بس وای بر آن که با او و فرمانش راه مخالفت پیشه کرد». (منتخب الاثر ، ص 434)

9. از امام صادق (ع) نقل است که فرمود : «پیش از قیام قائم پنج نشانه باشد : یمانی ، سفیانی ، منادی که از آسمان ندا می دهد ، خس در بیداء ، و کشته شدن نفس زکیه . فرمود: بین (قیام) قائم آل محمد و کشته شدن نفس زکیه جز پانزده روز فاصله نباشد». (منتخب الاثر ، ص 349)
همان امام (ع) در حدیث دیگری فرماید :
«پنج روز اول از ماه رمضان ، پیش از قیام قائم ، خورشید می گیرد». (منتخب الاثر ، ص 349)

علاوه بر آنچه گفته شد نشانه های بسیار دیگری نیز ذکر شده که به خاطر وجود تشابه میان آنها و روایاتی که بیان گردید ، به همین مقدار بسنده کردیم . از امام صادق (ع) نقل کرده اند که فرمود :

« کوفه از وجود مومنان خالی شود ، علم و دانش از آن رخت بربسته و نهان شود چنانکه مار در سوراخش پنهان می گردد ، سپس عدم و دانش در دیاری که قم نامیده می شود آشکار می شود و این شهر، معدن علم و فضل می گردد تا زمانی که در زمین مستضعفی در دین باقی نماند حتی دوشیزگان پشت پرده . این امر صورت نمی گیرد مگر هنگام نزدیک شدن ظهور قائم ما . پس خداوند (قم) و مردم آن را قائم مقام حجت قرار میدهد و اگر چنین نمی بود زمین ، اهلش را در کام خود فرو می برد . و در زمین حجتی نمی ماند تا علم از او به دیگر سرزمینها در مشرق و مغرب سرازیر شود و بدین وسیله حجت خدا بر خلق تمام گردد تا آنکه کسی بر زمین نمی ماند که دین و علم بدو نرسیده باشد . سپس قائم ظاهر می شود و سبب کیفر خداوند و خشم وی بر بندگان می شود . زیرا خداوند از بندگان انتقام نمی گیرد مگر پس از وقتی که حجت او را منکر شوند». (منتخب الاثر، ص 443 به نقل از بحارالانوار)

http://www.ashoora.ir

رحلت مهدی (ع) چگونه است ؟

رحلت مهدی (ع) چگونه است ؟
در مورد پایان عمر حضرت ولی عصر (ع) ، به طور کلی از گفتار امامان (ع) بر می آید که همه آنها کشته و شهید می شوند ، از جمله امام حسن مجتبی (ع) فرمود :
والله لقد عهد الینا رسول الله (ع) ان هذاالامر یملکه احد عشر اماماً من ولد علی و فاطمه (ع) ما منا الا مسموم او مقتول :
‹‹سوگند به خدا رسول خدا (ع) با ما چنین عهد کرد که یازده نفر از فرزندان علی (ع) و فاطمه (ع) به امامت می رسند ، همه ما مسموم یا کشته می شویم.››
چنانکه تاریخ نشان می دهد ، همه امامان (ع) تا امام حسن عسکری (ع) با شمشیر یا زهر ، به شهادت رسیدند ، حضرت مهدی (ع) نیز چنین خواهد شد.

در مورد چگونگی شهادت امام قائم (ع) روایتی در دست نیست ، جز این که علامه یزدی در کتاب الزام الناصب (صفحه 190) می نویسد :
‹‹هنگامی که هفتاد سال از حکومت حضرت مهدی (ع) گذشت ، زنی به نام سعیده که از بنی تمیم است و در صورتش ریش دارد ، هنگام عبور حضرت مهدی (ع) سنگی بزرگ از پشت بام به طرف حضرت مهدی (ع) پرتاب می کند، و همین موجب شهادت آن حضرت می شود ، و امام حسین (ع) غسل و کفن و نماز آن حضرت را بر عهده می گیرد ، و این مطلب برگرفته از روایات امامان (ع) است.›› سپس امام حسین (ع) زمان حکومت را به دست می گیرد و پس از او امامان دیگر یکی پس از دیگری رجعت کرده و حکومت می کنند ، و حکومت امامان (ع) سالهای بسیار ، طول می کشد ، و طبق بعضی از روایات ، تنها امام حسین (ع) بعد از حضرت مهدی (ع) چهل سال حکومت می نماید .


http://www.ashoora.ir

دَجّال و سُفیانی کیستند ؟

دَجّال و سُفیانی کیستند ؟

یکی از نشانه های ظهور حضرت مهدی (ع) خروج دجال و سفیانی است ، و این دو به دست سپاه آن حضرت کشته می شوند ، سوال اینجاست که اینها چه کسانیند؟ و در کجایند و چگونه کشته می شوند؟

مطابق پاره ای از روایات ، در آستانه قیام حضرت مهدی (ع) افراد کذاب و دروغگو پرچم مخالفت با آن حضرت بلند می کنند ، دو نفر از آنها که از سرزمین شام و فلسطین بر می خیزند ، دجال و سفیانی می باشند ، این دو نفر در حقیقت دو طاغوت سرکشی هستند که با دار و دسته بسیار خود به عنوان ضد انقلاب ، شورش می نمایند .
دجال که یک نفر طاغوت فریبکار و حلیه گر است ، با ترفندهای خود ، جمعیتی را به دور خود جمع می کند و به مخالفت بر می خیزد ، بعید نیست که او یکی از طاغوتهای صهیونیست باشد. (من قریه تعرف با لیهودیه (بحارالانوار ، ج52 ص194)
امیرمومنان علی (ع) در ضمن خطبه ای فرمود : حضرت مهدی با یارانش از مکه به بیت المقدس می آیند و با دجال و ارتش او می جنگند ، و آنها را تار و مار می کنند و خود دجال نیز به هلاکت می رسد .
و مطابق روایتی ، دجال را دستگیر کرده و در محل کناسه کوفه به دار می زند .
از روایات استفاده می شود ، دجال مردی لوچ است ، و ادعای پیامبری و خدایی از راه حلول می کند و با جادو و شعبده و تصرف در چشمها ، مردم را به سوی خود جذب می نماید .
پیروان او بیشتر از اراذل و اوباش و طبقات آلوده از یهود و زنهای ناپاک و فرزندان آنها می باشند .
حضرت عیسی (ع) به کمک حضرت مهدی (ع) می آید ، و در کشتن دجال شرکت می کند ، و مردم و شهرها را از فتنه و آشوب او نجات می دهد .
‹‹سفیانی›› طاغوت دیگری که در چهره مقدس نماها ظاهر می گردد ، از نسل عتبه بن ابوسفیان است ، چهره اش سرخ مایل به زرد می باشد ، ذکرش به : « یارب یارب یارب » بلند است ، و آنقدر بی رحم و پلید است که کنیزش را که از او بچه دار شده زنده به گور می نماید .
جنایات سفیانی و گسترش آن جنایات در خونریزی فساد ، بسیار است .
پیامبر (ع) فرمود : سفیانی از وادی یابس (اطراف دمشق) با سپاه خود ، وارد دمشق می شود ، دو لشکر تشکیل می دهد ، یکی را به سوی مشرق (کوفه و اطراف آن) می فرستد ، و دیگری را به سوی مدینه حرکت می دهد ، لشگر اول در کوفه و بغداد ، به کشتار و جنایات عظیم دست می زنند .
لشکر دومش به سوی مدینه رهسپار می گردد ، و سه شبانه روز در آنجا به قتل و غارت می پردازد ، سپس برای جنگ با سپاه مهدی (ع) به سوی مکه حرکت می نماید ، در مسیر راه وقتی که به سرزمین ‹‹بیداء›› می رسد ، جبرئیل به فرمان خدا آن چنان به آن زمین ضربه می زند ، که همه آنها جز دو مرد ، در آن زمین فرو می روند و نابود می شوند. (بحارالانوار ، جلد 52 ، ص186)
سرانجام حضرت مهدی (ع) با سپاه خود از جانب کوفه به سوی سفیانی که در اطراف بیت المقدس ، موضع گرفته ، حرکت می کند ، و پس از گفتگو و مذاکرات ، سرانجام جنگ خونینی بین سپاه حضرت مهدی (ع) و سپاه سفیانی ، رخ می دهد ، و سپاهیان حضرت مهدی (ع) پیروز می شوند ، و زمین از لوث وجود سفیانی و پیروان پلیدش ، پاک می گردد .
و مطابق بعضی از روایات ، سفیانی به دست یاران مهدی (ع) اسیر و دستگیر شده به فرمان حضرت مهدی (ع) گردنش را می زنند و روی سنگی که در محل ورود به بیت المقدس قرار دارد ، اعدام و کشته می شود .

قابل ذکر است که یکی از سپاهیان مخالف ، سپاه ‹‹بتریه›› است ، که متشکل از ده هزار نفر، در مسیر کوفه به جنگ سپاه امام (عصر) می آیند و همه آنها به دست پر توان یاران مهدی (ع) به هلاکت می رسند .

http://www.ashoora.ir


دعاهایی که به توصیه امام باید بخوانیم

توصیه به خواندن زیارت آل یاسین

امام زمان (ع) در توقیع شریفی می فرماید: «هرگاه خواستید به وسیله ی ما به خداوند بلند مرتبه توجه کنید و به سوی ما روی آورید، همانگونه که خداوند متعال فرموده است بگوئید: ... سلامٌ علی آل یاسین.... .»(1)

 

توصیه به خواندن دعای ندبه

یکی از بازرگانان اصفهانی که مورد اعتماد گروهی از دانشمندان بود، در عالم رؤیا به محضر امام زمان (ع) مشرف می شود و از ایشان می پرسد: «فرج شما کی خواهد رسید؟» می فرمایند: «نزدیک است، به شیعیان ما بگوئید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند.» (2)

 

توصیه به خواندن دعای فرج

مرحوم شیخ طبرسی (ره) در کتاب «کنوز النجاح» نقل می کند: ابوالحسن محمد بن احمد بن ابی اللیث از ترس کشته شدن به قبر امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) پناه آورد. در عالم رؤیا امام زمان (ع) را زیارت کرد. آن حضرت این دعا (دعای فرج) را به او تعلیم دادند و او به برکت خواندن آن، از کشته شدن نجات یافت.

 

توصیه به خواندن نماز شب، زیارت جامعه، زیارت عاشورا

در تشرف مرحوم سید احمد بن سید هاشم بن سید حسن موسوی رشتی (ره) که از مسافرت حج از قافله جدا می شود و راه را گم می کند، به او می فرمایند: «نافله (نماز شب) را بخوان تا راه را پیدا کنی.» او نماز شب را می خواند بعد به او می فرمایند: «زیارت جامعه را بخوان.» ایشان زیارت جامعه را از حفظ می خوانند. بعد می فرمایند: «زیارت عاشورا را بخوان.» او زیارت عاشورا را نیز از حفظ می خواند با تمام لعن و سلام و دعای علقمه، آنگاه او را سوار بر مرکب می کند و می فرماید: «چرا شما نافله نمی خوانید؟ نافله. نافله. نافله» و باز می فرماید: «چرا شما عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا. عاشورا. عاشورا.» بعد می فرماید: «چرا شما زیارت جامعه نمی خوانید؟ جامعه. جامعه. جامعه.» سپس می فرماید: «اینها دوستان شما هستند که در کنار نهر آبی فرود آمده اند تا برای نماز صبح وضو بگیرند.» (3)

 

توصیه به خواندن صحیفه سجادیه

مرحوم مجلسی (ره) در کتاب «روضه المتقین» در شرح «من لا یحضره الفقیه» می گوید که در اوایل بلوغ در مسجد قدیم اصفهان میان خواب و بیداری حضرت صاحب الزمان (ع) را دیدم، گفتم: «مولای من! چون نمی توانم همیشه خدمت شما شرفیاب شوم کتابی به من عنایت کنید که همیشه به آن عمل کنم.» آن حضرت به واسطه شخصی نسخه ای از کتاب صحیفه سجادیه را به ایشان می دهند و بعد از مدتی به برکت وجود امام زمان (ع)، کتاب شریف صحیفه سجادیه اشتهار می یابد.(4)

 

توصیه به خواندن زیارت امین الله

در تشرف مرحوم حاج علی بغدادی به محضر امام زمان (ع)، او می گوید: همراه با امام زمان (ع) داخل حرم مطهر امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) شدیم و به ضریح مقدس چسبیدیم و بوسیدیم. بعد به من فرمود: «زیارت بخوان.» گفتم: «سواد ندارم.» فرمود: «برایت زیارت بخوانم؟» عرض کردم: «آری» فرمود: «کدام زیارت را می خواهی؟» گفتم: «هر زیارت که افضل است.» فرمود: «زیارت امین الله افضل است.» آنگاه مشغول به خواندن زیارت امین الله شدند.(5)

 

دعا برای فرج امام زمان (عج)

آقا میرزا محمدباقر اصفهانی (ره) می گوید که شبی در خواب گویا مولایم، حضرت امام حسن مجتبی (ع) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنند و برای فرج حضرت حجت (عج) دعا نمایید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.»(6)

در تشرف مرحوم آیت الله حاج سید محمد فرزند آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی، امام زمان (ع) فرمودند: «از علایم ظهور، فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندند شما برای فرج من دعا کنید.»(7)

 

پی نوشتها :

(1)    نجم الثاقب ، ص411

(2)    ملاقات با امام زمان(عج) ، ص45

(3)    نجم الثاقب ، ص 664

(4)    نجم الثاقب ، ص455

(5)    نجم الثاقب ، ص455

(6)    ملاقات با امام زمان(عج) ، ص 87

(7)    ملاقات با امام زمان(عج) ، ص 87


http://www.ashoora.ir

روز ظهور مهدی(ع) مقارن با عاشوراست

یکی از مطالب اسرار آمیز حضرت ولی عصر (عج) تقارن روز ظهور آن حضرت با روز عاشورای حضرت سیدالشهدا (ع) و روز شهادت جانگداز آن امام مظلوم و پیشوای آزادی است. اصل تقارن این دو جریان و مصادف بودن روز ظهور با روز شهادت امام حسین (ع) مطلبی است که در عده ای از روایات اهل بیت علیهم السلام وارد شده است. ابوبصیر می گوید حضرت ابوجعفر امام باقر (ع) فرمود:

«یخرُجُ القائِمُ (ع) یومَ السَّبت یئمَ عاشُورا اَلیوم الذِی قُتِلَ فِیهِ الحُسَین (ع)»(1)

قائم آل محمد علیهم السلام در روز شنبه روز عاشورا همان روزی که حسین (ع) در آن کشته شد، خروج خواه کرد.

و نیز از حضرت صادق (ع) نقل کرده که فرمودند:

«اِنَّ القائِمُ صَلواتُ الله عَلَیه ینادِی اِسمَهُ لَیلَهَ ثَلاثَ وَ عِشرِین وَ یقُومُ یومَ عاشُورا یومُ قُتِلَ فِیهِ الحُسَین بن عَلِی علیهماالسلام»(2)

حضرت ولی عصر (ع) در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان به نام شریفش ندا می شود و در روز عاشورا روزی که حسین بن علی علیهماالسلام در آن کشته شد، قیام خواهد کرد.

 

 

 

و از کتاب غیبت شیخ طوسی از علی بن مهزیار نقل کرده که حضرت امام محمد باقر (ع) فرمودند:

«کأنّی بِالقائم یوم عاشُورا یوم السّبَت قائِماً بَینَ الرُّکنِ وَ المَقام وَ بَینَ یدَیهِ جِبرِئیل (ع) ینادِی: البَیعَه لله فَیملأها عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلمَاً وَ جوراً»(3)

گویا می نگرم قائم (ع) را که در روز عاشورا روز شنبه بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا می کند: بیعت برای خداست. پس زمین را پر از عدل می کند همانگونه که پر از ظلم و جور شده بود.»

و در کتاب غیبت نعمانی از ابوبصیر روایت شده که حضرت صادق (ع) فرمود: «یومَ القائِمُ یوم عاشُورا؛ یعنی، قائم (ع) در روز عاشورا قیام خواهد کرد.»(4) این مطلب از دو نظر شایسته توجه و بررسی است:

1. ورود این اخبار فراوان اهل بیت عصمت و طهارت و خاندان پیامبر اکرم (ص) و عنایت و اصرار آنان بر ابلاغ و رساندن این موضوع به مردم است که روز ظهور حضرت ولی عضر روز عاشورا می باشد. اگر یک روایت در این باب بود، حساسیت ایجاد نمی کرد ولی با ملاحظه این اخبار عدیده از امامان معصوم علیهم السلام اذهان متوجه این نکته می شود که آنان اهتمام کامل داشته اند که مطلب فوق را به مردم برسانند و امت را متوجه این موضوع بسازند.

2. تقارن خود این موضوع و این حادثه ی فوق العاده و دو حرکت بزرگ و جهانی، یادآور شدت ارتباط و پیوند آن دو محور حرکت، و آن دو انسان بی نظیر و آن دو امام معصوم است. چنانکه یادآور پیوند و اتصال عمیق بین جریان کربلا با ظهور حضرت مهدی (عج) می باشد. و به تعبیر دیگر جریان جگر خراش کربلا «کنش» و جریان عظیم ظهور و قیام ولی عصر، «واکنش» آن است.

از این رو، عکس العمل با خود عمل از نظر ظرفیت، توان، توسعه و گستردگی تناسب کامل دارد. اگر آن روز ظلم و ستم به نهایت رسید و امام حسین (ع) بی باکانه همه ی آن بلاهای فوق طاقت را تحمل فرمود. حضرت ولی عصر (عج) نیز حرکتی عظیم خواهد داشت که طوفان آن همه جا را فرا بگیرد و امواج خروشان آن، دریای بیکران هستی را به خروش آورد و جبران آن جنایت ها و ستمگری های بی حساب را بنماید. دشمنان امام حسین (ع) را به کیفر عمل خطرناکشان برساند و قلب آن امام معصوم و یاران وی را شادمان گرداند. انشاء الله.

 

پی نوشتها :

تهذیب الاحکام ، شیخ طوسی ، ج 4 ، ص 333.

الغیبه ، شیخ طوسی ، ص 452.

الغیبه ، ص 453.

بحارالانوار ، ج 52 ، 297.

http://www.ashoora.ir

چگونه امام زمان را در عمل یاری کنیم؟

بخش سوم از سلسله مقالات یاری امام زمان(عج):

 مرتبه‌ی دیگر یاری امام علیه السلام ، یاری با عمل است اطاعت از امام در حقیقت با اطاعت اوامر و نواهی الهی تحقق پیدا می‌کند و با پی گرفتن و قبول این امر و نهی‌هاست که انسان می تواند امامش را یاری رساند .

سفارش امام صادق علیه السلام به تمام شیعیان چنین است :

« به هر کس از شیعیان که می بینی از من اطاعت می کند و سخن مرا می پذیرد ،سلام برسان و ( بگو) من شما را به تقوی و ورع در دین خود سفارش می‌کنم و اینکه برای خدا کوشش کنید ، راستگو باشید ، ادای امانت کنید ، سجده‌های طولانی کنید و خوب همسایه داری کنید که پیامبر صلی الله علیه و آله این احکام را آورده‌اند . امانت هر کس را - خوب یا بد که شما را امین خود دانسته - به او برگردانید ... با بستگان خود ارتباط و رسیدگی داشته باشید ، بر جنازه‌های آنها ( اهل سنت ) حاضر شوید ، به عیادت بیمارانشان بروید و حقوق آنها را ادا کنید .»(1)

 

 

 

 امام صادق علیه السلام شیعیان را به تمام نیکویی‌ها و خلق‌های مبارک و خیر فرا خوانده‌اند. حتی آنها را به ارتباط مناسب با خویشاوندانی که به حقوق امام معترف نیستند ، دعوت کرده‌اند . به حقیقت می‌توان حکمت این امر را در آن دید که سلوک الهی و نیکو، دیگران را به تشیع جذب می‌کند به گونه‌ای که دیگران با دیدن اخلاق مناسب در ما ، آن را منتسب به امام عصر علیه السلام می‌دانند . لذا ائمه علیهم السلام ما را بر حذر داشته‌اند از ارتکاب اعمالی که باعث سرزنش شدن ایشان می شود ما به واسطه‌ی تشیعمان منسوب به امامیم و چون فرزندی برای ایشان ، عملمان به پدرمان منسوب است . همانگونه که اگر عمل فرزندی نامناسب باشد ، پدر و مادرش ملامت می‌شوند ، اگر ما نیز درست عمل نکنیم در واقع مایه‌ی سرافکندگی و رسوایی و بدنامی امامان شده‌ایم لذاست که بسیار به ما سفارش کرده‌اند که بر خوردتان با دیگران به گونه‌ای نباشد که ایشان را از دین و از ما -اهل بیت- زده و بریده کنید ،‌ بلکه چون زیور و زینت ما باشید و باعث جذب و ربایش دیگران به طریق صحیح گردید :

« مردم را بدون ( بهره‌‌گیری از ) زبان‌هایتان ] بلکه با اعمال نیکویتان [ دعوت به خوبی‌ها کنید تا از شما (‌در امر دین) صداقت و ورع ببینید .» (2)

 

ورع لازمه‌ی یاری عملی

 محدوده‌ی احکام و دستورات عملی دین را هرگز نباید به صورت یک خط مویین مرزی دید که تا حد نهایت می‌توان به آن نزدیک شد . دین ، دارای یک نوار مرزی است که هر چقدر از این نوار مرزی فاصله بگیریم به احتیاط و اجتناب خروج از دین بیشتر عمل کرده‌ایم به بیان دیگر ، آنچه از روح روایات بر می آید این است که ما باید تا آنجایی پیش برویم که یقین کنیم به حرام در نمی‌غلتیم و اگر کمترین احتمالی برای به حرام افتادن باشد وظیفه‌ی عقلی ، تربیتی و پیش گیرانه‌ی ما دوری از آن عمل است . این روحیه‌ی صیانت از دین را که آدمی همه‌اش در پی این باشد که نکند ناخودآگاه دست به معصیت برد « ورع » نام می‌نهند . اگر به حلیت چیزی مطمئن نیستیم و یقین نداریم که دست یازیدن به آن ، معصیت خدا نیست، نباید به آن نزدیک شویم. در ارتباط با مسائل شبهه ناک که اختلاف در حکم مراجع وجود دارد یا تشخیص مصادیق حرام به عهده‌ی مکلف قرار داده شده ، چنین حقیقتی رخ مینماید .

امام صادق علیه السلام می‌فرمایند :

 علیکم بالورع فإنه الدین الذی نلازمه و ندین الله به و نریده ممن یوالنا.(3)

 بر شماست به رعایت ورع ، به درستی که ورع ‌آن دینی است که ما ملتزم به آن هستیم وخدا را به وسیله‌ی آن بندگی می کنیم و همین را از اهل ولایت و محبت خود انتظار داریم .

 آنچه امام عصر علیه السلام از ما می‌خواهند دارا بودن همین شیوه و سبک در زندگی است . در حقیقت کسی که دین خود را چون گوهری نگهداری می‌کند ، هر لحظه هول و هراس آن را دارد که نکند دزد معصیت به آن بزند و گوهرش را برباید . لذا نهایت احتیاط را به خرج می دهد.

 

 رعایت ورع در خانم‌ها

 رعایت این محدوده‌ها و صیانت از دین و تقوای الهی در مراتب گسترده‌تری برای خانم‌ها مطرح است .سیره‌ی عملی حضرت زهرا علیهما السلام به خوبی می‌تواند در این راه رهبری کند .

 از امام صادق علیه السلام نقل شده است که :

 امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهما السلام نزد پیامبر رفتند تا ایشان در مورد وظایف خاص هر کدام حکم فرمایند : پیامبر صلی الله علیه و آله چنین حکم فرمودند که حضرت زهرا علیهما السلام کارهای داخل منزل را انجام دهند و امیرالمومنین علیه السلام وظایف خارج از خانه را بر عهده گیرند.

 اینجا بود که حضرت زهرا علیهما السلام فرمودند :« جز خدا کسی نمی‌داند که من چقدر خوشحال شدم از اینکه پیامبر خدا تماس و برخورد با نامحرم را از دوش من برداشتند .» (4)

 

 

 

پرهیز از برخورد با نامحرم

 بر خلاف آنچه امروز تبلیغ می‌گردد و ارزش تلقی می شود برخورد با نامحرم نباید برای یک بانوی شیعه مطلوب باشد . هر خانم متدینی باید ابتدائاً به وظیفه‌ی خویش بیندیشد و آنچه خدا می‌خواهد را هدف خویش قرار دهد ، گو اینکه به بی‌عرضگی و تحجر متهم گردد. اگردر بعضی شرایط خاص ، خانم‌ها به دلایل مختلف مجبور به کار در خارج از منزل می‌شوند باید متوجه باشند که این کار برای آنها ارزش تلقی نشود ، بلکه در درون خود وضعیت مطلوب را عمل به سیره‌ی فاطمی بدانند .

امیرالمومنین علیه السلام وقتی بی‌دقتی مردها در کنترل خروج زن‌ها از منزل و برخورد آنها با نامحرمان را دیدند چنین آنها را مورد عتاب قرار دادند :

 « اما تحستحیون و لاتعارون نساء کم یخرجن إلی الأسواق و یزاحمن العلوج » (5)

 وقتی خانم‌ها خارج از حد ضرورت و بدون دلیل خاصی در معابر و بازارها رفت و آمد کنند و برخورد با نامحرمان و مردهای غریبه داشته باشند ، باید متوجه باشند که این برخوردهای فیزیکی یا سر و کله‌ زدن و اختلاط‌های گوناگون و به بهانه‌های مختلف ،‌قطعاً خلاف رضای خدا و امام زمان علیه السلام است .

 

رعایت ورع حتی در اعمال عبادی

 این رعایت‌ها و اجتناب‌ها تا آنجا نیکو دانسته می‌شود که به اعمال عبادی خانم‌ها نیز تسری می‌یابند به گونه‌ای که مثلاً وظیفه‌ی نماز جماعت از خانمها برداشته شده و ثواب افزونی به نماز فردای آنها در منزل وعده داده‌اند .

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند :

« نماز زن به تنهایی در خانه‌اش از نماز جماعت او بیست و پنج برابر بیشتر فضیلت دارد.» (6)

 این گونه عبادت کردن در مکان‌های پوشیده و دور از دیدرس نامحرم ، برای زن مناسب‌تر دانسته شده و حتی تلویحاً او را از خروج از خانه برای نماز جماعت نیز بازداشته‌اند .البته همین جا می‌گوییم که نمی‌توان منکر خروج‌های ضروری خانم‌ها برای خرید مایحتاج خانه یا به علت دیگر ضرورت‌ها نشد ، اما اصل ثابت این است که هر چه بیرون آمدن و برخورد خانم‌ها با نامحرمان کمتر باشد ، به نفع خود ایشان است . ضمن اینکه کیفیت رفع آن ضرورت‌ها نیز مهم است . یعنی مثلاً خانمی که برای خرید به بیرون منزل می رود ، به گونه‌های متفاوتی می تواند با نامحرم تماس بگیرد که یقیناً حالت مطلوب آن اکتفا به حداقل است . این چنین ، هر چه بتوان این پیشگیری و سپر گزینی را پیشه ساخت ، قرب بانوی شیعه به خدایش بیشتر خواهد بود .

روزی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از اصحاب خود پرسیدند : چه هنگام زن بالاترین درجه‌ی قرب به پروردگارش را دارد ؟ وقتی حضرت امیر علیه السلام این سوال را خدمت حضرت فاطمه علیهما مطرح فرمودند ، ایشان در پاسخ گفتند :

ادنی ما تکون من ربها ان تلزم قعر بیتها

نزدیک‌ترین حالت او به خدایش این است که ملازم اندرونی ‌ترین جای خانه‌اش باشد .

امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : وقتی این پاسخ فاطمه را به پیامبر رساندم ایشان فرمودند :

 ان فاطمه بضعه منی (7)

فاطمه پاره‌ تن من است .

در این روایت تاکید شده که نزدیک‌ترین حالت زن به خدایش در حالتی است که در قعر خانه‌اش و پنهان‌ترین جای کاشانه‌اش سکنی گزیده باشد . اگر ما به دنبال تقرب بیشتر به خداوند متعالیم ، باید خود را به این مرحله نزدیک کنیم و سعی نماییم تا آنجا که ممکن است به این هدف ملتزم باشیم هر چه این تکاپوی ما بیشتر به عمل گرایی نزدیک شود ، تقرب ما به خدا درجه‌ی والاتری را یافته است .

حضرت زهرا علیهما السلام فرموده‌اند :

 خیر للنساء ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال (8)

برای زنان خوب است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند .

 بانوان در هر موقعیتی باید این اصل کلی را رعایت کنند و تا جایی که ضرورت اقتضاء نمی‌کند از برخورد با آقایان بپرهیزند . حتی وقتی از خانه خارج می‌شوند ، لازم نیست با آقایان اختلاط کنند و مستقیماً در دیدرس آنها واقع شوند که اگر چنین کنند برای خودشان بهتر است .

 در این مسیر ، بعضی کارها که شرعاً مباح شمرده می‌شود را باید برای حفظ ورع کنار نهاد . به عنوان مثال ، نگاه بدون لذت به سر و صورت مرد نامحرم به فتوای عده‌ای از فقها حرام و به فتوای بعضی دیگر جایز می باشد هر چه که احتیاط مستحب در ترک آن است پس اقتضای ورع این است که بانوان متدین از این کار بپرهیزند ، چون همان گونه که بیان شد ، ورع این است که شخص نه تنها از محرمات قطعی بلکه از مشتبهات دوری کند و چیزی که بعضی فقهای بزرگ شیعه آن را حرام می‌دانند و بعضی به احتیاط مستحب در ترک آن قائلند، قطعاً از مشتبهات شمرده می‌شود .

 

 

 

پرهیز از شوخی با نامحرم

 انسان در مسیر انجام کارهای مشروع ( مستحب یا واجب ) در ارتباط با نامحرم نباید از حد مجاز شرعی تجاوز کند که یکی از مصادیق آن شوخی بانامحرم است .

ابوبصیر که از یاران و شاگردان برجسته‌ی امام صادق و امام باقر علیهما السلام بوده و احادیث بسیار از قول او نقل شده می گوید :

« به زنی یاد می‌دادم ، پس ] در حین درس [ با او یک شوخی کردم ، وقتی خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم بدون مقدمه به من فرمودند : به آن زن چه گفتی ؟ ابوبصیر می‌گوید : صورتم را ] از خجالت [ پوشاندم حضرت فرمودند : دیگرپیش آن زن برنگرد .» (9)

ابوبصیر شخصیتی مورد توجه و علاقه‌ی امام بوده است ، ولی به هر حال معصوم نبوده و در یک لحظه ، در ضمن تعلیم قرآن - که یک امر کاملاً دینی و مورد رضای خداست -از حد مجاز شرع در ارتباط با نامحرم تجاوز می‌کند همین امر باعث می شود که امام زمانش از او آزرده شوند و به او دستور دهند که دیگر با آن زن نامحرم رفت و آمد نکند و از خیر تعلیم قرآن به او بگذرد .

این درسی است برای همه‌ی شیعیان که ارتباط با نامحرم به امور غیر ضروری کشیده نشود و تماس آنها - حتی در سخن گفتن - سنجیده و حساب شده باشد و از شوخی با نامحرم اجتناب کنند. خلاصه دقت در این امرلازم است ، نباید رعایت مسائلی را که در شرع چنین واضح و روشن است از مصادیق مقدس بازی و افراطی گری دانست . این گونه برخود ، خود مصداق نیرنگ شیطان است و کسانی که مشتاق یاری امام عصر علیه السلام هستند باید از این سطحی نگری اجتناب کنند.

ندای یاری طلبی فرزند حسین علیه السلام در دهلیزهای عصر پیچیده است و اگر من و تو هم شمشیر بر زین بگذاریم و راه پس را پیش گیریم دیگر چه کسی برای او باقی می‌ماند . بیا تا لااقل غصه‌اش را بخوریم و در آسیای این غصه برای او خرد شویم ! بیا نگذاریم بیش از این عزیز فاطمه سر بر دیوارهای بی‌کسی بگذارد و غربت زده اشک بریزد ، بیا .....

 

پی نوشتها :

(1)    اصول کافی ، کتاب العشره.

(2)    بحارالانوار ، ج71 ، ص7.

(3)    بحارالانوار ، ج70 ، ص306.

(4)    وسائل الشیعه ، ج 14 ، باب 89.

(5)    وسائل الشیعه ، ج 14 ، 174.

(6)    بحارالانوار ، ج83 ، ص371.

(7)    بحارالانوار ، ج103 ، ص250.

(8)    وسائل الشیعه ، ج 14 ، باب 129.

(9)    وسائل الشیعه ، ج 14 ، باب 106.

http://www.ashoora.ir

نگرانی های مهدی (عج) از شیعیان

حجاب و عفت:

مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (ع) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید هنگامی که وارد شدن اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم!»

بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.» (1)

 

رعایت حلال و حرام در زندگی

یکی دیگر از نگرانی های امام زمان (ع) بی توجهی مردم به حلال و حرام است. یکی از دانشمندان مدت ها در آرزوی زیارت حضرت مهدی (عج) بود، برای رسیدن به این هدف زحمت های فراوان کشید از جمله علم جفر آموخته و چلّه نشینی کرده و چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفته بود. اما هر چه می کوشید راه به جایی نمی برد تا به او گفتند: دیدار امام زمان (ع) برای تو ممکن نیست مگر در فلان شهر. او حدود 37 روز در آن شهر می ماند تا در بازار آهنگرها کنار دکان پیرمردی قفل ساز هنگامی به محضر امام زمان (ع) شرفیاب می شود که آن حضرت در کنار پیرمرد قفل ساز نشسته و با او گرم گرفته بودند و سخن می گفتند. در همین حال می بیند پیرزنی ناتوان و قد خمیده ،عصا زنان آمده و با دست لرزان قفلی را نشان داد و گفت: «برای رضای خدا این قفل را به مبلغ سه شاهی از من بخرید. من سه شاهی پول نیاز دارم.» پیرمرد با کمال سادگی گفت: «این قفل دو عباسی و هشت شاهی ارزش دارد، من آن را به هفت شاهی می خرم زیرا در معامله دو عباسی بیش از یک شاهی منفعت بردن بی انصافی است.» پیرزن با ناباوری گفت: «من التماس کرده ام اما هیچ کس راضی نشد این قفل را به سه شاهی از من خریداری کند.» سرانجام پیرمرد هفت شاهی پول به آن زن داد و قفل را خرید هنگامی که پیرزن رفت امام عصر (ع) به من فرمود: «آقای عزیز! دیدی؟ اینطور باشید تا ما به سراغ شما بیاییم. چلّه نشینی لازم نیست، علم جفر سودی ندارد، علم سالم داشته باشید و مسلمان باشید. در تمام این شهر من این پیرمرد را انتخاب کرده ام چون دین دارد و خدا را می شناسد، هفته ای بر او نمی گذرد مگر اینکه من به سراغ او می آیم و از او دلجویی و احوال پرسی می کنم.»(2)

 

بی توجهی شیعیان به امام زمان (ع)

مرحوم حاج محمدعلی فشندی تهرانی می گوید که در مسجد جمکران سیدی نورانی را دیدم با خود گفتم این سید در این هوای گرم تابستانی از راه رسیده و تشنه است ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد و گفتم: «آقا! شما از خدا بخواهید تا فرج امام زمان (ع) نزدیک گردد.» فرمودند: «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند، اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما می رسد.»(3)

 

اعمال ناپسند و بی توجهی به عرضه اعمال

در تشرّف مرحوم شیخ محمدطاهر نجفی، خادم مسجد کوفه، می فرمایند: «آیا ما شما را هر روز رعایت نمی کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی شود؟ چرا شیعیان برای فرج ما دعا نمی کنند؟»(4)

آقامیرزا محمدباقر اصفهانی می گوید که شبی در خواب گویا مولایم حضرت امام حسن مجتبی (ع) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنید و برای فرج حضرت حجت (ع) دعا نمائید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.»(5)

در تشرّف آقا شیخ حسیم سامرایی در سرداب مقدس فرمودند: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم بدهند به حق عمه ام حضرت زینب (ع) که فرج را نزدیک گرداند.»(6)

در تشرّف مرحوم آیت الله حاج سید محمد- فرزند آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی (ره)- امام زمان (ع) فرمودند: «از علایم ظهور فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندد. شما برای فرج من دعا کنید.»(7)

در تشرّف دیگری که یکی از علماء به محضر امام زمان (ع) پیدا کرده بود آن حضرت فرمودند: «به آنان بگو که برای فرج من دعا کنید تا خدا مرا از زندان غیبت نجات دهد.»(8)

 

همکاری شیعیان با ظالمان و ستمگران

شیخ عبدالحسین حویزاوی می گوید مردی به نام میرزا احمد رئیس شهرداری نجف اشرف بود، او مرد متدین و خوبی بود که به اجبار او را شهردار کرده بودند. شبی در عالم رؤیا به محضر امام زمان (ع) مشرّف شدن و دیدم که رئیس شهرداری نجف نزد ایشان حاضر است حضرت با تندی به او فرمودند: «چرا داخل شغل حکومتی شدی و اسم خود را در زمره آنها محسوب داشتی؟» بعد مطلبی فرمودند که آن مرد متوجه نشد من خواستم گفته حضرت را به او بفهمانم. گفتم حضرت بقیه الله (ع) می فرمایند: وَ لا ترکَنُوا اِلی الّذین طَلَمُوا فَتَمّسکُمُ النّار؛ یعنی، به سوی ستمگران میل نکنید به آنان تکیه ننمایید که موجب می شود آتش شما را فرا گیرد.» وقتی این جمله را گفتم، حضرت رو به من کرد و فرمود: «پس تو چرا مدح می کنی؟» عرض کردم: «تقیه می کنم.» حضرت دست مبارک را به دهان گذاشتند و به عنوان انکار سخن من با تبسم فرمودند: «تقیه! تقیه! تقیه!- یعنی تو از روی خوف و تقیه مدح نمی کنی- هفت روز بیشتر از عمر تو باقی نیست فردا برو و مُهر حکومتی را رد کن.»(9)

 

تحصیل معارف از طریق غیر مشروع

امام زمان (ع) می فرماید: «طَلَبُ المَعارِف مِن غَیرِ طَریقَتِنا اَهلَ البَیتِ مُساوِقُ لِلاِنکارِنا؛ یعنی، بدست آوردن معارف جز از طریق ما خاندان پیغمبر (ص) مساوی با انکار ماست.»(10)

 

گناه شیعیان

امام زمان (ع) می فرمایند: «نادان ها و کم خردان شیعه و کسانی که به اندازه پر و بال پشه دین ندارند- با رفتار و گفتار ناشایست خود- ما را آزار می دهند.»(11) امام زمان (ع) می فرمایند: «به خدا پناه می برم از کوری بعد از بینایی و از گمراهی بعد از هدایت.»(12)

 

پرهیز از تصرف اموال معصوم (ع)

از توقیع شریفی که به وسیله ی نایب دوّم ابوجعفر محمد بن عثمان از امام عصر (ع) رسیده است، آن حضرت در مورد خمس که باید به فقیه جامع الشرایط پرداخت شود، می فرماید: «کسی که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال می داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف می کند، همانند تصرفی که در مال خود می کند، ملعون است و در روز قیامت از دشمنان ما محسوب می گردد.»(13)

امام زمان (ع) در توقیع شریفی می فرمایند: «هر کس در اموال مربوط به ما تصرف کند و بخورد، بدرستی که آتش را در شکم خود وارد کرده است و به زودی در آتش افروخته وارد خواهد شد.»(14)

ایشان می فرماید: «وقتی برای هیچ کس جایز نباشد که در مال دیگران بدون اجازه آنان تصرف کند چگونه این کار در مال ما جایز می شود؟»(15)

در توقیع دیگر می فرماید: «لعنت خداوند و ملائکه و تمامی مردم بر کسی که یک درهم از مال ما را حلال بداند و در آن تصرف کند.»(16)

 

پی نوشتها :

(1)    شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 3 ، ص 158.

(2)    ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 268.

(3)    شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 155.

(4)    برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص 35.

(5)    ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 87.

(6)    ملاقات با حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 251.

(7)    شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 184.

(8)    کرامات الصالحین ، ص 174.

(9)    برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص 361.

(10)صحیفه المهدی ، ص 334.

(11)احتجاج ، ج 2 ، ص 474.

(12)الخرائج ، ج 3 ، ص 1110.

(13)کمال الدین ، ص 520.

(14)کمال الدین ، ص 520.

(15)کمال الدین ، ص 521.

(16)نجم الثاقب ، ص 411.

http://www.ashoora.ir

آیا ما منتظریم؟

انتظار، سرفصل امید به آینده‌ای روشن و مایه عشق و شور و امید و تلاش برای آماده‌سازی خود و جامعه برای آمدن و ظهور امام منتظر است. انتظار، هرگز یک روحیه بازدارنده، فلج‌کننده و یأس‌آور نیست، بلکه موجب دورکردن عنصر بدبینی به آینده، از نهاد انسان در جامعه بشری است. انتظار، معیار ارزش انسان‌ها است. آرزوها و آمال انسان‌ها معیار خوبی برای سنجش میزان رشد و تعالی آن‌ها است. آرزوهای متعالی، حکایت از کمال روح و رشد شخصیت انسان‌ها می‌کند؛ برعکس آرزوهای حقیر و بی‌ارزش، نشان از بی‌اهمیتی و رشدنیافتگی افراد دارد. آرزوها، انسان را به حرکت وا می‌دارد.

انتظار، اعتراض دائمی برضد بی‌عدالتی‌ها است؛ نجات از سکون و رکود است، ‌در صحنه‌بودن است. انتظار، نقش مهمی در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت دارد. اگر انسان منتظر، به وظایفی که برای او شمرده شده است عمل کند، به الگوی مطلوب انسان دیندار دست می‌یابد.

انتظار مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اقتدای به او، ‌بیعت با او و سرسپاری به فرمان او است؛ سنگربانی عقیده، مرزبانی اندیشه و مبارزه در راه پاسداری از حریم دین و ولایت است. انتظار فرج، کار است، حرکت است، تلاشی هدفمند است و با بی‌هدفی، سکون و تن‌آسایی سازگاری ندارد. مگر می‌شود در انتظار سرسبزی روزگاران بود و در فصل برگ‌ریزان، از پا نشست؟

منتظر، تلاشگری نستوه است که برابر هر انحرافی می‌ایستد و با الهام از شیوه و آیین امام و مقتدای مورد انتظار خویش، در راه اصلاح خود و جامعه‌اش به جهاد و مقاومت می‌پردازد. از آن زمان که فرشتگان الهی به امر خدا، برابر حضرت آدم علیه السلام سر به سجده فرود آوردند، بحث از انتظار موعودی از سلاله آخرین پیامبر الهی به میان آمد. دیگر این، وظیفه تمام فرستادگان آسمانی شد که منتظر باشند و دیگران را هم به انتظار دعوت کنند. آن زمان که لوط، برابر فاسدان قوم خود قرار گرفت و گفت: «کاش برای مقابله با شما قدرتی داشتم یا به تکیه‌گاهی استوار پناه می‌جستم»(1) اندیشه انتظار قائم، در روح و جانش جاری بود. امام صادق علیه السلام فرمود: 

حضرت لوط  علیه السلام این سخن را نگفت، مگر برای تمنای دسترسی به قدرت قائم ما. و آن تکیه‌گاه استوار، چیزی نبود، جز استواری و توانایی یاران او ... (2).

انتظار، در زمان غیبت و عدم حضور ظاهری امام در جامعه، به نوعی، اعلام پذیرش ولایت و امامت آخرین وصی پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم است و همین انتظار موجب می‌شود ارتباط شیعیان با امامشان ـ اگرچه به صورت ارتباط قلبی و معنوی ـ حفظ شود.

 

 

 

اما به‌راستی منتظر واقعی کیست؟...

منتظر واقعی، کسی است که به امامش معرفت داشته باشد؛ یعنی اعتقاد به ولایت و معرفت به شخصیت او. اعتقاد به ولایت، تعهد و پیمانی است که جز با اطاعت کامل نمی‌شود. کسی منتظر واقعی است که علاوه بر خودسازی به دیگرسازی نیز بپردازد، تا از این طریق، زمینه‌های ظهور آن حضرت را فراهم سازد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیش از این‌که ستاره پرفروغ امامت امامان علیهم السلام طلوع کند، برترین جهاد امتش را انتظار فرج دانسته است؛ زیرا انتظار فرج، انتظار جهاد و انقلابی عظیم بر ضد تمام ظلم‌ها و جنایت‌ها و اجرای عدالت به تمام معنا در سراسر جهان است. حضرت علی  علیه السلام در حدیثی فرموده است:

کسی که در انتظار اقامه نماز به سر برد، در طی زمان انتظارش، در حال نماز به شمار می‌رود.(3)

پس کسی که در انتظار اقامه دین حق و برپایی دستورهای الهی در سراسر جهان است، چه پایگاه و منزلتی دارد؟ در زندگی ظاهری دنیا، هر امام، در عصر خود به حمایت و یاری پیروان و شیعیان خود نیاز دارد. امام، اگر علی علیه السلام هم باشد، اگر حمایتگری نیابد و شاهد خیانت دوستان باشد، مجبور به خانه نشینی است، تا چه رسد به امامی که در غیبت به‌سر می‌برد و انقلاب بسیار عظیمی در پیش دارد که فقط با حمایت پیروان و شیعیانش تحقق خواهد پذیرفت.

 

اگر منتظر بازگشت یوسف زهراییم، آیا آماده استقبالیم؟...

عاشق و دلباخته گل نرگس، منتظر نشانه و علامت نیست؛ بلکه منتظر خود حضرت است و می‌داند این آمادگی، جز با اطاعت از فرامین آن امام بزرگوار، به‌دست نمی‌آید.

حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف  فرمود:

پس هر یک از شما باید به آنچه به وسیله آن به دوستی ما نزدیک می‌شود عمل کند و آنچه از جانب او، ما را به خشم و ناراحتی نزدیک نماید دوری کند؛ زیرا فرج ما آنی و ناگهانی فرا می‌رسد.

این حدیث، وظیفه ما را به خوبی مشخص می‌کند و ما را متوجه این امر می‌کند که در هر حال باید آماده ظهور حضرت باشیم. امام صادق علیه السلام فرموده است:

برای ظهور و قیام حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خود را مهیا سازید؛ گرچه این آمادگی در حد فراهم کردن یک تیر باشد.(4)

حضرت، برای برپایی عدالت، قیام مسلحانه می‌کند. در حقیقت، این حدیث می‌خواهد بگوید کسی که طالب ظهور آن حضرت است، باید در جهت زمینه‌سازی نهایت جهاد و کوشش را بنماید.

 

 

 

امام هادی علیه السلام فرمود:

قائم آل محمد، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که واجب است در زمان غیبتش منتظر او باشند و زمان ظهورش، مطیع باشند.

بنابراین امام معصوم در این حدیث، انتظار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را واجب دانسته است.

با توجه به جایگاه بلندی که انتظار در مکتب شیعه دارد و تأکیدها و سفارش‌های فراوان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم علیهم السلام بر موضوع انتظار فرج، شیعیان باید به این موضوع اهتمام بیشتر و توجهی درخور داشته باشند. باید مراقب بود اعتیاد به غیبت امام، گریبانگیر ما نشود.

هم‌اکنون هزار و اندی سال از غیبت آن امام معصوم می‌گذرد و هنوز اذن ظهور از ناحیه ذات اقدس اله صادر نشده است.

 

چرا تأخیر؟...

یقیناً تأخیر از ما است؛ زیرا طبق فرمایش مولایمان، این ما هستیم که یکدل نشده‌ایم و در راه او به‌طور شایسته، قدم بر نداشته‌ایم:

اگر شیعیان ما که خداوند آنان را در بندگی‌اش یاری کند، در عهد و وفای به ولایت ما یکدل و یک‌صدا بودند، میمنت دیدار و ظهور ما این‌قدر به تأخیر نمی‌افتاد.(5)

عدم وفای به عهد پیروانش، موجب محرومیت جهان بشریت از این فیض بزرگ خدایی شد. آیا جز این است که زندان غیبت، دستان یداللهی او را بسته است و از تزلزل و تحیر بشریت در غم و اندوه به سر می‌برد و با دلی غمگین، همگان را به دعا برای تعجیل در فرج خویش فرا می‌خواند.

همیشه دردهایمان را برای حضرت سوغات نبریم؛ بلکه به وظایفمان مقابل حضرت که یکی از آن‌ها دعای بسیار برای تعجیل در ظهور او است اهمیت دهیم. به راستی آیا برای ما عذری در کوتاهی از این دعای مهم باقی می‌ماند؟ چرا که بهترین و مؤثرترین عملی که بتوان با آن پدر مهربان ارتباط برقرار کرد و بسیار در تعجیل ظهورش مؤثر می‌باشد، دعا است.

مولای ما! شب سیاه غیبت تو بس طولانی شده است. بسیاری در این سیاهی شب به سوی دنیا می‌گریزند؛ اما سپیده دم که آن‌ها دورش می‌پندارند، به زودی آشکار خواهد شد.

همیشه دردهایمان را برای حضرت سوغات نبریم.

  

پی نوشتها:

(1) سوره هود، آیه 80.

(2) بحار الانوار، ج12، ص 158.

(3) بحارالانوار، ج7، ص255.

(4) همان، ج52، ص366.

(5) همان، ج53، ص177.

http://www.ashoora.ir